لبیک یامهدی

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

جایگاه فرزند از نگاه اسلام کجاست؟

20 خرداد 1395 توسط زهرا تجري

     

تمام پیامبران و ائمه(علیهم السلام) فرزند را در چارچوب «منظومه توحیدی» می خواستند که در آن، فرزند از ابتدا نذر توحید شده است.

                                  

 * جایگاه فرزند در منظومه توحید

آموزه ‌های اسلامی، ایجاد جامعه توحیدی و گسترش آن را هدفی بزرگ برمی ‌شمرد و فرزندآوری و افزایش نسل صالح را شاهراه تحقق آن معرفی کرده، از فرزند به عنوان «ولیّ» یاد می ‌کند. در قرآن کریم درباره فرزند، بحث استثناییِ حضرت زکریا(علیه السلام) آمده است که به پروردگارش عرضه داشت: «قالَ رَبِّ إِنِّی وَهَنَ الْعَظْمُ مِنِّی وَ اشْتَعَلَ الرَّأْسُ شَیْباً وَ لَمْ أَکُنْ بِدُعائِکَ رَبِّ شَقِیًّا وَ إِنِّی خِفْتُ الْمَوالِیَ مِنْ وَرائی وَ کانَتِ امْرَأَتی عاقِراً فَهَبْ لی مِنْ لَدُنْکَ وَلِیًّا یَرِثُنی وَ یَرِثُ مِنْ آلِ یَعْقُوبَ وَ اجْعَلْهُ رَبِّ رَضِیًّا»؛[1] گفت: پروردگارا! همانا استخوان از (بدن) من سست شده و (موی) سر هم از (سپیدیِ) پیری می ‌درخشد و هرگز در دعایم از تو - ای پروردگارم - محروم نبوده ‌ام و من از موالی بیم دارم (که جانشینانی بد باشند) و همسرم از ابتدا نازا بوده، پس مرا از جانب خویش جانشینی ارث ‌بَر عطا کن که از من و اولاد یعقوب ارث ببرد! و ای پروردگار من، او را (از نظر کمالات معنوی) پسندیده قرار ده.»

علامه طباطبایی(ره) در تفسیر این آیات می ‌نویسد: «مقصود از اینکه گفت: «از موالی می ‌ترسم» این است که از عملِ عموها و پسرعموهایم می ‌ترسم. و مقصود از «مِن ورائی» بعد از مرگ است. و خلاصه اینکه حضرت زکریا می ‌ترسید از اینکه از دنیا برود و نسلی که وارث او باشند، نداشته باشد و این کنایه از همان بی ‌اولاد مُردن است.»[2]؛ تنها چیزی که حضرت زکریا(علیه السلام) را به چنین دعایی وادار کرد، همان کرامتی بود که از خدا نسبت به حضرت مریم(علیها السلام) مشاهده کرد و عبودیت و خلوصی بود که وی نسبت به خدایش داشت. حضرت از مشاهده این وضع لذّت برد و دوست داشت که بعد از خود نیز فرزندی دارای قرب و کرامتی این چنین داشته باشد.[3]

نکته قابل توجه آنکه حضرت زکریّا(علیه السلام) از خداوند «ولیّ» درخواست کرد. بدین جهت که ولیّ هر فردی عبارت است از آن شخصی که متولّی و عهده‌ دار کار او باشد. به عنوان مثال، ولیِّ میّت آن کسی است که به امر او قیام می ‌کند و جانشین او در ارثیه ‌اش می ‌شود،[4] لذا نفرمود: من از جانب تو ولد یا غلام می ‌خواهم؛ یعنی نگرانم مسیری که آمده ‌ام و این حرکت توحیدی که آغاز کرده ‌ام، در آینده ابتر یا منحرف شود، و لذا از خدا می ‌خواهد ولیّی به او عنایت کند که این حرکت توحیدی را ادامه دهد.

حضرت ابراهیم نیز فرزندش اسماعیل(علیهما السلام) را ادامه آن حرکت توحیدی در نظر می‌گیرد و عرضه می ‌دارد: «رَبِّ اجْعَلْنی مُقیمَ الصَّلاةِ وَ مِنْ ذُرِّیَّتی[؛[5]‌«پروردگار من! مرا برپا کننده نماز قرار ده و از فرزندانم (نیز چنین فرما)!»

در وصیت ‌نامه امیرالمؤمنین به امام حسن مجتبی(علیهما السلام) نیز همین دغدغه توحیدی (ادامه یافتن راه خدا به وسیله انسان‌ های بعدی) را می ‌بینیم که فرمود: «مِنَ الْوَالِدِ الْفَانِ الْمُقِرِّ لِلزَّمَانِ الْمُدْبِرِ الْعُمُر… إِلَی خَلِیفَةِ الْأَمْوَات؛[6] از پدری فانی، اعتراف ‌کننده به گذشتِ زمان، کسی که زندگی را پشت سر نهاده… به کسی که جانشین گذشتگان است.»

خلاصه اینکه: تمام پیامبران و ائمه(علیهم السلام) فرزند را در ادامه منظومه توحیدی می ‌خواستند که در آن، فرزند از ابتدا نذر توحید شده است.

قرآن کریم از «امْرَأَةُ عِمْرَانَ»یاد می‌ کند که این زن، همان مادر حضرت مریم(علیها السلام) است که گفت: «نَذَرْتُ لَکَ مَا فِی بَطْنِی مُحَرَّرًا»؛[7]«پروردگار من! آنچه (از فرزند) در رحم دارم، برای تو نذر کردم که “محرَّر” (و آزاد، برای خدمت به خانه تو) باشد.»

خدای متعال پذیرفت: «فَتَقَبَّلَها رَبُّها بِقَبُولٍ حَسَنٍ وَ أَنْبَتَها نَباتاً حَسَناً وَ کَفَّلَها زَکَرِیّا»؛ «پس پروردگارش او را به بهترین شکل پذیرفت و به طرز نیکی رشد دادو زکریا را (که شوهر خاله ‌اش بود) کفیل (تربیت) او نمود.»

بنابراین، فرزند در منظومه توحیدی، ولیّ و ادامه دهنده راه پُرافتخار پدران توحیدی است. به این جهت، امام صادق(علیه السلام) فرمود: «چون یوسف(علیه السلام) برادرش را دید، به او گفت: ای برادر! چگونه توانستی که پس از من ازدواج کنی؟ برادر یوسف گفت: «إِنَّ أَبِی أَمَرَنِی فَقَالَ: إِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ یَکُونَ لَکَ ذُرِّیَّةٌ تُثْقِلُ الْأَرْضَ بِالتَّسْبِیحِ فَافْعَلْ»؛[8] پدرم به من دستور داد که اگر بتوانی نسلی داشته باشی که زمین را با تسبیح خدا سنگین سازد، پس این کار را انجام بده!»


 

پاورقی:

 [1]. مریم/ 4 - 6.

 [2]. تفسیر المیزان، ترجمه موسوی همدانی، ج ‌14، ص8.

 [3]. همان، ص 10.

 [4]. همان، ص9.

 [5]. ابراهیم/ 40.

 [6]. نهج البلاغه، سید رضی، ترجمه: محمد دشتی، نشر محدث، قم، چاپ اول، 1390ش، نامه 31.

 [7]. آل ‌عمران/ 35.

 [8]. وسائل الشیعة، شیخ حُرّ عاملی، مؤسسة آل ‌البیت(علیهم السلام)، ج 21، ص356، ح27282.

منبع: حوزه



 نظر دهید »

راهکارهای حل مشکلات اقتصادی ازدیدگاه قرآن کریم

20 خرداد 1395 توسط زهرا تجري

 

                                                  

 قرآن کریم راه‌های برون‌رفت از مشکلات اقتصادی را این چنین بیان می فرماید که به آنها اشاره می شود :                           

  1- ایمان و تکیه بر خدا: بی‌گمان ایمان مهم‌ترین عامل برون‌رفت از مشکلات از جمله مشکلات اقتصادی است. خداوند در آیه 96 سوره اعراف و 112 سوره نحل بر این امر تأکید دارد؛ همچنین از آیه 28 سوره توبه به دست می‌آید که جامعه اسلامی باید به جای تکیه بر دیگران به خداوند و فضل الهی تکیه و اعتماد کند. اعتقاد به اینکه قبض و بسط اقتصادی در دست خداوند است، مهم‌ترین عامل در تحقق این راه برون‌رفت است. به سخن دیگر، مشیت الهی، منشأ توسعه و تنگناهای اقتصادی است. چنین باوری است که می‌تواند انسان را در مسیر کمالی قرار دهد و جامعه را از مشکلات رهایی بخشد. (بقره، آیه245؛ رعد، آیه26؛ اسراء، آیه30)

2- تقوا: براساس آیات پیش‌گفته تقوای الهی از دیگر عوامل حل مشکلات از جمله مشکلات اقتصادی است. خداوند در آیات 2 و 3 سوره طلاق می‌فرماید: هر کسی تقوای الهی پیشه کند خداوند برای او محل خروجی قرار می‌دهد؛ و از جایی که حسابش را نمی‌کند، به او روزی می‌رساند و هر کس بر خدا اعتماد کند او برای وی بس است. خدا فرمانش را به انجام رسانده است. به راستی خدا برای هر چیزی اندازه‌ای مقرر کرده است.

3- نظارت مستمر رهبران صالح: از دیگر عوامل برون‌رفت از مشکلات اقتصادی، نظارت مستمر رهبران صالح است. این نظارت مستمر بویژه در فعالیت مهم اقتصادی و طرح‌های سازندگی لازم و ضروری است؛ یعنی همان‌طوری که حضرت سلیمان(ع)، حضرت یوسف(ع) و حضرت ذوالقرنین(ع) در طرح سازندگی عظیم، نظارت مستقیم و مستمر داشتند با آنکه پیامبر بودند، بر رهبران صالح جامعه است تا بر کارها و طرح‌های بزرگ نظارت مستقیم و مداوم داشته باشند. (یوسف، آیه55 و 58؛ کهف، آیات 93 تا 97؛ سبا، آیات 12 و13)

4- برنامه‌ریزی درست مدیران صالح: مدیران صالح همان‌ طوری که در کلیات دخالت می‌کنند باید در برنامه‌ریزی مشارکت داشته باشند؛ زیرا بدون برنامه‌ریزی نمی‌توان امیدی به برونرفت از مشکلات بویژه بحران‌های عظیم اقتصادی داشت. (یوسف، آیات 47 تا 48؛ کهف، آیات 93 تا 97؛ سبا، آیات 12 و 13).

5- قطع واردات و اعتماد به منابع داخلی: از آیه 28 سوره توبه به دست می‌آید که حل مشکلات اقتصادی با واردات کالا شدنی نیست؛ بلکه با قطع واردات کالا و تکیه و اعتماد به منابع داخلی است که می‌توان از مشکلات اقتصادی رهایی یافت. امید به خارج از مرزها هرگز نمی‌تواند مشکلات را حل کند، بلکه بر مشکلات می‌افزاید هر چند که ممکن است در کوتاه مدت آثار مثبتی داشته باشد، ولی در بلندمدت موجب نابودی اقتصاد، این ستون اصلی خیمه، جامعه اسلامی می‌شود؛ خداوند در همین آیه 28 سوره توبه تاکید دارد که برخلاف تصور ساده برخی که گمان می‌کنند قطع واردات و تحریم اقتصادی و مانند آن موجب می‌شود تا جامعه اسلامی با بحران اقتصادی مواجه شود، باید گفت که قطع واردات و حتی تحریم، خود مهم‌ترین عامل تکیه بر خدا و منابع داخلی خواهد شد.

پس جامعه اسلامی نه تنها نباید از قطع واردات و یا تحریم بیمناک و نگران باشد، بلکه باید خوشحال باشد؛ از همین رو واردات و تکیه بر منابع خارجی و بیگانه بویژه بیگانگانی که دشمن جامعه هستند مورد نهی قرآن است.

6. پرهیز از اسراف و تبذیر: از جمله راه‌های برونرفت از مشکلات اقتصادی پرهیز از هرگونه اسراف و تبذیر است که موجب هدر رفت سرمایه‌های جامعه می‌شود. (اسراء آیه 26 و 27)

7. قناعت و میانه‌روی: اصولا اقتصاد، قوام بخش جامعه است و با قناعت و صرفه‌جویی به معنای مصرف درست کالا می‌توان بسیاری از مشکلات اقتصادی را حل و فصل کرد. از این رو میانه روی و قناعت در آیات و روایات مورد تاکید قرار گرفته است؛ زیرا این رویه موجب می‌شود تا جامعه به جای آنکه به دست دیگران توجه کند به همان چیزهایی که دارد بسنده کرده و برای رسیدن به خودکفایی تلاش کند. (فرقان، آیه 67)

8. پرهیز از روحیه تجاوزگری و قانون‌گریزی: از دیگر عوامل مشکلات اقتصادی تجاوزگری و قانون گریزی است. خداوند با اشاره به روحیه تجاوزگری و قانون گریزی ملت یهود بر این نکته تاکید می‌کند که راه برنروفت از مشکلات، ترک چنین روحیه‌ای است تا گرفتار سنت غضب الهی نشوند. (بقره، آیه 61)

9. انفاق و احسان: بر اساس آیات 17 تا 31 سوره قلم، ترک انفاق و احسان از اموال و عدم پرداخت حقوق واجب مالی موجب خشم خداوند و گرفتاری انسان و جامعه در مشکلات اقتصادی است، بنابراین راه برون رفت از چنین مشکلاتی انفاق و احسان است.

10. یتیم نوازی: بر اساس آیات 16 و 17 سوره فجر ترک یتیم نوازی عامل مشکلات اقتصادی و از دست رفتن برکت از مال است، لذا یتیم نوازی عامل رشد اقتصادی و برون‌رفت از مشکلات است.
11. ترک تنوع‌طلبی تبذیری و اسرافی: نوعی از اسراف و تبذیر، همان اسراف تنوع‌طلبی است. جامعه‌ای که گرفتار این نوع تنوع‌طلبی است هم گرفتار بحران و مشکلات اقتصادی می‌شود و هم‌ ناتوان از برون‌رفت از آن؛ پس باید آن رویه را ترک کند تا مشکلات اقتصادی‌اش برطرف شود. (بقره، آیه 61)

12- حکومت صالحان: حکومت فاسدان مهم‌ترین عامل در مشکلات اقتصادی است. خداوند در آیات 204 و 205 سوره بقره حکومت صالحان را مهم‌ترین عامل در حل مشکلات اقتصادی دانسته و بر آن تاکید می‌کند. مراد از حکومت صالحان تنها حکومت آنان در راس هرم قدرت نیست، بلکه در سطوح میانی تا پائین‌ترین سطح لازم است تا صالحان حضور و حکومت داشته باشند. در جوامعی که صالحان، فقط در رأس حضور دارند درحالی که کارگزاران در سطوح میانی و زیرین از افراد نامناسب و ناشایست هستند، نه‌تنها مشکلات حل نخواهد شد بلکه ناامیدی نیز تقویت می‌شود؛ زیرا گمان بر این خواهد شد که صالحان ناتوان از مدیریت یا خود، عامل فساد هستند.

13- ترک رباخواری: ویژه‌خواری و رباخواری و اختلاس و مانند آن از دیگر عوامل موثر در ایجاد اقتصاد بحرانی و شکست خورده است؛ بنابراین برای برون رفت از آن مشکلات باید نخست ریشه این گونه حرکات و رویه اقتصادی نامناسب گرفته شود. (بقره، آیه 275؛ روم، آیه 39؛‌ نساء، آیات 160 و 161)

14- عدالت: اگر بی‌عدالتی بویژه ظلم و ستم در حوزه سهم‌بندی اقتصادی مهمترین عامل در زمینه آسیب‌های اقتصادی باشد، باید گفت که عدالت مهمترین عامل در برونرفت از این مشکلات است که در آیات قرآن از جمله آیه 25 سوره حدید و نیز 34 سوره ابراهیم و مانند آنها به آن توجه داده شده است.

15- مدیریت خردمندان: باید اموال در دست خردمندان قرار گیرد و حکومت و مدیریت در دست آنان باشد نه سفیهان سبک مغزی که اموال ملی و شخصی را تباه کرده و بر باد می‌دهند. (نساء، آیه 5)

16- شکر نعمت: شکر نعمت به معنای استفاده درست از نعمت و به کارگیری آن برای رشد فردی و جمعی مردم است. پس باید ترک کفران نعمت به معنای پیش گفته شود، تا این گونه مشکلات اقتصادی نیز حل شود (ابراهیم، آیات 7 و 34؛ نحل، آیه 112؛ سباء، آیات 12 و 13)

17- عدالت اقتصادی: استفاده از موازین اقتصادی چون کیل و ترازو و متر و مانند آن باید در دستور کار قرار گیرد؛ زیرا کم‌فروشی و گران‌فروشی و مانند آن همان‌طوری که موجب سلب اعتماد می‌شود، غضب الهی را به دنبال دارد. پس برای رهایی از بحران‌ها و مشکلات اقتصادی باید بر عدالت اقتصادی به این معنا نیز توجه ویژه‌ای شود. (اعراف، آیه 85؛ هود، آیات 84 و 85 و آیات دیگر)

18- گردش سالم ثروت: برای رهایی از مشکلات اقتصادی باید انفال و ثروت ملی در تمام اقشار جامعه به گردش درآید و تنها در دست ثروتمندان و قدرتمندان نباشد؛ توجه به انفال و پرداخت یارانه‌های مستقیم و غیرمستقیم و حمایت از اقشار ضعیف و مستضعف از مهمترین راهکارهای قرآنی برای حل مشکلات اقتصادی است. (حشر، آیه 7)

19- اصلاح روابط اقتصادی: هرگونه رفتار فاسد و افساد در حوزه اقتصادی مشکل‌زا است؛ بنابراین باید در راستای اصلاح روابط اقتصادی تلاش شود تا مشکلات اقتصادی جامعه برطرف شود. (اعراف، آیه 85؛ هود، آیات 84 تا 88)

 

منبع: کیهان

 

 نظر دهید »

آشنایی بافرازهای دعای ابوحمزه ثمالی

19 خرداد 1395 توسط زهرا تجري

  از دعاهای شورانگیز ماه رمضان، دعای ابوحمزه ثمالی است. این دعا از نعمت های بزرگ الهی و از گنج های نهفته ربوبی و فوران عشق و محبت و بیانگر اوج بندگی و خاکساری است.

این دعا از لحاظ موضوعی دارای چند بخش است:

بخش نخست

شامل سپاس و ثنای خداوند و معرفی آن یکتای بی همتا است و از باز بودن و نزدیک بودن راه قرب به او حکایت می کند. به چند قسمت از این بخش اشاره می شود:

بِکَ عَرَفْتُکَ و اَنْتَ دَلَلْتَنی عَلَیکَ و دَعَوْتَنی اِلیکَ وَ لَولا اَنتَ لَمْ اَدِرْ ما اَنْتَ…

اَلّلهُمَّ اِنّی اَجِدُ سُبُلَ المَطالِبِ اِلیکَ مُشْرَعَةً وَ مَناهِلَ الرَّجاءِ اِلَیکِ مُتْرَعَةً وَ الاسِتعانَةَ بِفَضلِکَ لِمَنْ اَمَّلَکَ مُباحَةً …

 بخش دوم

بیانگر خوف و رجا و بیم و امید بنده در برابر مولای بزرگ و مهربان است. از یک طرف، عظمت و جلال و شکوه بی پایان خدای متعال، قلب بنده عارف را تسخیر می کند و بندبندِ وجودش را به لرزه درمی آورد و بی اختیار، نغمه «سُبُّوحٌ قُدوُّس» بر زبانش جاری می شود. از طرف دیگر، رحمت و کرم بی پایان حق، همه وجودش را از امید سرشار می سازد و وجودش را از شوق لبریز می کند. هنگامی که جرم، عصیان، گستاخی و غفلتش را به یاد می آورد، در گرداب ترس از کیفر الهی می افتد و زمانی که لطف و کرم و گذشت آن مولای مهربان را مشاهده می کند، به ساحل امید و شوق پا می گذارد و نور امید در قلبش می درخشد.

اِذا رَاَیْتُ مَوْلایَ ذُنُوبی فَزِعْتُ و اِذا رَاَیْتُ کَرَمَکَ طَمِعْتُ فَاِنْ عَفَوْتَ فَخَیْرُ راحِمٍ وَ اِنْ عَذَّبْتَ فَغَیْرُ ظالِمٍ….

 بخش سوم

 این بخش درباره درخواست های آن حضرت درباره خود، پدر و مادر، خانواده، اقوام، اهل ایمان و اسلام است.

اَلّلهُمَّ إنّی اَسْئَلُکَ صَبْرا جَمیلاً وَ فَرَجاً قَریباً وَ قَولاً صادقا وَ اَجْرا عَظیما؛ ….

 بخش چهارم

 درباره خواسته های بلند و ارزشمندی است که رسیدن به آنها، نیازمند آمادگی کافی و توجه کامل به خداوند و اشتغال دائم به ذکر و یاد او است و جز برای عده ای محدود از اولیای الهی و بندگان ویژه خداوند، حاصل نمی شود؛

اَلّلهُمَّ إنّی اَسْئَلُکَ ایمانا لا اَجَلَ لَه دُونَ لِقائِکَ اَحْیِنی ما اَحْیَیْتَنی عَلَیْهِ وَ تَوَفَّنِی اِذا تَوَفَّیْتَنِی عَلَیْهِ وَ ابْعَثْنِی اِذا بَعَثْتَنی عَلَیْه …

 این بخش از دعای دل نواز ابوحمزه، سه درخواست مهم و اساسی را دربردارد؛ خواسته هایی که رسیدن به آنها، آرزوی همیشگی بندگان صالح خدا است و تحقق آنها نشانه رسیدن به اوج قرب و قله کمال انسانی است. به دلیل محتوای عالی این بخش از دعا و تأثیر عمیق آن در سعادت حقیقی انسان، بر آن تأکید فراوان می کنند.

 خواسته اول: «ایمان» کاملی است که به واسطه آن، همه حجاب های میان بنده و پروردگار برداشته شود و خداوند، مباشر و هم نشین دل انسان باشد.

 خواسته دوم: یقینی است که ثمره آن، رسیدن به این دانش و دریافت است که: «هر چه به انسان می رسد، از طرف خداوند و به اراده و مشیت او است».

 خواسته سوم: خشنودی از تقدیر الهی و رضایت به چیزی است که او روزی ما ساخته است. این مقام از ویژگی های مؤمنان راستین و صاحبان بصیرت و یقین است. در واقع، رضا به داده ها، از شیرین ترین میوه های درخت ایمان و یقین است.


 نظر دهید »

آداب وشرایط تشویق وتنبیه در اسلام

19 خرداد 1395 توسط زهرا تجري

                      

آداب وشرایط تشویق و تنبیه در اسلام  طبق بیان استاد قرائتی :

1. تشویق باید به اندازه باشد و نباید مخاطب را به طوری  تشویق کنیم که فکر کند به آخرین درجه تکامل رسیده است. قرآن کریم، گاهی مى‏‌گوید: اگر این کار را بکنید، شاید رستگار شوید: «لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ» (بقره/ 189) «لعل»؛ یعنى امید است.

2. تشویق باید با انصاف و عدالت باشد. اگر کسی گفت: سلام شما بگوئید: سلام علیکم! اگر گفت: سلام علیکم! شما بگوئید: سلام علیکم و رحمهًْ الله!

3. تشویق و تشکر نباید فقط جنبه مادی داشته باشد؛ گاهی نام خیر یا ستایش فرد یا دعایی…  خود تشویق است و تشویق‏ معنوى، گاهى کارسازتر است: «إِنَّ صَلاتَکَ‏ سَکَنٌ‏ لَهُمْ؛ و بر آنان درود فرست(و دعا کن). زیرا دعاى تو، مایه‏ آرامش آنان است. (توبة/ 103) یا اینکه پیغمبر به عنوان تشویق دست کارگر را بوسید.

4. تشویق شونده نباید از هر جهت بی‌عیب باشد؛ ممکن است که به دلیل کار خوبی تشویق شود؛ اگرچه از جهات دیگری نقص داشته باشد. بلال در گفتن حرف شین نقص داشت و پیامبر اکرم(ص) فرمود: خدای تعالی شین او را به جای سین می‌پذیرد. ما نباید انتظار داشته باشیم که کسی که تشویق می‌شود، هیچ عیبی در او و بستگان و دوستانش نباشد.
5. گاهی تشویق جنبه حمایت دارد؛ یعنی افرادی در کوبیدن شخصی یا چیزی یک دست می‌شوند، در این موارد انصاف اقتضاء می‌کند تا انسان، کمالی را از آن شخص برجسته کند تا جلوی انتقادها را بگیرد.

حضرت عیسى(ع) با جمعیتى بودند. خواستند از کنار سگى بگذرند. یکى گفت: چه سگ‏ سیاهى است. یکى گفت: چه سگ‏ لاغرى است. یکى گفت: چه سگ بد‌بویى است. هرکسى یک نقطه ضعفى را گفت. حضرت عیسى‏(ع) فرمود: «چه دندان‏‌هاى سفیدى دارد.» و با این عمل به همه آنها فهماند که اگر کسی را به رگبار می‌بندید، خوبی‌های آنها را هم بگوئید.

6. جهت و علت تشویق باید برای دیگران روشن باشد و الاّ ممکن است که تشویق بعضی، افکار و اخلاق و عقاید دیگران را تخریب کند. قرآن کریم در موارد متعدد که سخن از لطف و پاداش است، دلیل آن را برای دیگران نقل می‌کند: «لمّا صبروا»، «بما کانوا یعملون»، «بما کانوا یفعلون» و… تا فکر نشود که در تشویق، یک تبعیض است.

7. توجه به استعداد و وُسع افراد در تشویق، امر مهمی است؛ یعنی کار را با توان بدنی و جسمی و روحی افراد بسنجیم. خداوند در قرآن می‌فرماید: «لَا یُکَلِّفُ اللَّـهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا» (بقره/286) خداوند هیچ کس را جز بقدر توانایى‌اش تکلیف نمى‌کند:«لَا یُکَلِّفُ اللَّـهُ نَفْسًاإِلَّا مَا آتَاهَا» (طلاق/7) خدا هیچ کس را جز [بقدر] آنچه به او داده است تکلیف نمى‌کند.

کسى که ندار است و مقدار کم‏ انفاق مى‏‌کند، قابل ستایش است، «لا یَجِدُونَ إِلَّا جُهْدَهُمْ؛ مؤمنانِ (تهیدستى) که جز به اندازه‏ توانشان چیزى (براى انفاق و پشتیبانى از جبهه) نمى‏‌یابند» (توبه/79) ولى اگر فرد دارا و متمکّن به مقدار قابلى کمک نکند، نه تنها که شایسته تشویق نیست، بلکه شایسته توبیخ‏ است. «أَعْطى‏ قَلِیلًا؛و اندکى (از مال) بخشید.» (نجم/ 35)

یک لیوان آب ظهر عاشورا یک میلیارد می‌ارزد، ولی غروب عاشورا ارزشی ندارد. این به این معناست که هر چیزی در جای خویش ارزش دارد.

 اصول تنبیه و توبیخ
توبیخ نیز اصولی دارد که باید رعایت شود.
1. غیرمستقیم باشد.
2. بگونه‌ای عمل شود که به یأس تبدیل نشود.
3. توبیخ باید همراه با نشان دادن راه جبران باشد.
4. پس از پشیمانی فرد صورت نگیرد. همچون یوسف(ع) که برادران خطاکار خود را پس از پشیمانى توبیخ‏ نکرد و فرمود: «لا تَثْرِیبَ‏ عَلَیْکُمُ الْیَوْمَ ؛امروز بر شما توبیخ و ملامتى نیست.» (یوسف/ 92)
5. در انتقاد، همه را توبیخ‏ نکنیم؛ اشتباه فردی یا گروهی، نباید سبب عمومی شدن توبیخ و سرایت آن به دیگران شود.
6. دلیل تنبیه و توبیخ‏ اعلام شود.
7. توبیخ و تنبیه متناسب با میزان نقش افراد در تخلف باشد:‏ «وَ الَّذى تَوَلّى کِبْرَهُ مِنْهُمْ لَهُ عَذابٌ عَظیمٌ؛ کسى که در انجام گناه نقش اصلى را ایفا کرده است، عذاب بزرگ و مجازات سنگینى در انتظارش است.» ( نور/ 11)
8. باید همراه با ارشاد و رهنمود باشد.
9. مناسب با عمل باشد.



 

 1 نظر

چهار رکن اساسی ضیافت الهی

19 خرداد 1395 توسط زهرا تجري


به گزارش خبرگزاری «حوزه» حضرت آیت الله مظاهری در ادامه سلسله جلسات  اخلاقی ،  خطاب به روزه داران اظهار داشت: نباید فرصت ماه مبارک رمضان را از دست  داد انسان می تواند در این ماه سعادت دنیا و آخرت خویش را تامین کند.

                                                                

این مرجع تقلید با بیان این که در این ماه چهار رکن اساسی وجود دارد، ابراز داشتند: “گناه نکردن” اولین رکن اساسی است. در روایات آمده کسی که گناه می کند روزه او مانند گردوی پوک است، روزه همراه با گناه با وجود آن که کفاره ندارد، اما چون با گناه همراه بوده، روزه واقعی نیست. روزه همراه با گناه مورد قبول خدا نبوده و موثر نیست، بتابراین روزه فردی قبول است که متقی باشد.

معظم له تصریح کردند: مطلب دومی که در ماه رمضان بسیار مهم است و رکنی دیگر از مسائل این ماه را تشکیل می دهد، “نشستن پای منبر و حضور در مجالس وعظ و خطابه” در ماه رمضان است، همه باید آشنا به دین، اعتقادات و اخلاق باشیم و مبارزه با صفات رذیله را فرا بگیریم تا بتوانیم از معارف اهل بیت(ع) دفاع کنیم.

ایشان با بیان این که اسلام مرکب از اعتقادات، احکام و اخلاق است و اگر جاهل به دین باشیم، مسلمان هستیم اما شیعه واقعی نیستیم، افزودند:اگر شبانه روز یک ساعت برای این امر وقت بگذاریم، به راحتی هم مسلمان می شویم و هم متقی.

این مرجع تقلید، “انس با قرآن” را یکی دیگر از رکن های های اساسی ضیافت الهی برشمردند و گفتند: انس با قرآن در سه مرحله برای ما امکان پذیر است، مرتبه اول “خواندن قرآن” است، بارها تاکید شده تا می توانید قرآن بخوانید و زبان انس با قرآن داشته باشید، برخی زبانشان با حرف های بیخود و بی سود پر است و این امر فشار قبر می آورد، حرفی که از دهان مسلمان خارج می شود یا باید برای خودش و یا دیگری سودی داشته باشد، چرا که رستگاری مختص کسانی است که نماز خشوع و حرف سودمند بر زبان جاری کنند.

حضرت آیت الله مظاهری، “تفسیر” را مرحله دوم انس با قرآن دانستند و افزودند: در قرآن آمده «مگر قفل شقاوت بر دلهایتان است که نمی توانید در قرآن تدبر کنید؟».

معظم له در تبیین سومین مرحله انس با قرآن، خاطرنشان کردند: مرحله نهایی “عمل به قرآن” است. قرآن کتاب انسان سازی است و می توان به واسطه آن آدم شد.

ایشان، چهارمین رکن اساس در ماه مبارک رمضان را “دعا و راز و نیاز” برشمردند و تصریح کردند: خداوند دوست دارد انسان به مقام رشد برسد و با ملکوت سر و کار داشته باشد، لذا دعا کلامی است که در کنار قرآن که از آسمان به زمین نازل می شود، از زبان انسان به سوی خدا می رود، انسان باید در نماز به جایی برسد که نماز برایش معاشقه باشد.313/38

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3
  • ...
  • 4
  • ...
  • 5
  • 6
  • 7
  • ...
  • 8
  • ...
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • ...
  • 23
اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

لبیک یامهدی

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • اهل بیت
  • محافظین حریم زینبی
  • علمی
  • حدیث

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس