لبیک یامهدی

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

«گفتگوی سالم» از منظر قرآن و حدیث

26 اردیبهشت 1395 توسط زهرا تجري

    

 

نخستین و راحت‌ترین وسیله تبادل اطلاعات بین انسان‌ها، سخن گفتن است. اما رعایت چه نکاتی باعث برقراری ارتباط کلامی می‌شود؟برخی ویژگی‌های گفتگوی موفق چیست؟در اینجا به برخی از روش‌های گفتگوی موفق اشاره می‌شود:

 1. درخواست از خداوند

اولین مورد برای شروع گفتگو این است که از خداوند کمک بخواهیم؛ چراکه او خالق بیان است و مالکیّت کلام .

امام علی(علیه السلام) می‌فرماید:«اَخْلِصْ لِلّهِ عَمَلَکَ وَ عِلْمَکَ وَ حُبَّکَ وَ بُغْضَکَ وَ اَخْذَکَ وَ تَرْکَکَ وَ کَلامَکَ وَ صُمْتَکَ؛عمل، علم، بغض، گرفتن و وانهادن، کلام و سکوتت را برای خدا خالص کن!»

2. تفکّر قبل از تکلّم

 داشتن کلام پسندیده و زیبا، مستلزم تفکر پسندیده و مثبت است، چنانچه حضرت علی(علیه السلام) می‌فرمایند:

«لِسَانُ الْمُؤْمِنِ مِنْ وَرَاءِ قَلْبِهِ… لِأَنَّ الْمُؤْمِنَ إِذَا أَرَادَ أَنْ یَتَکَلَّمَ بِکَلَامٍ، تَدَبَّرَهُ فِی نَفْسِهِ فَإِنْ کَانَ خَیْراً أَبْدَاهُ وَ إِنْ کَانَ شَرّاً وَارَاهُ؛‌

زبان مؤمن پشت قلب اوست مؤمن چون بخواهد سخنی گوید، درباره آن در دل خود اندیشه نماید؛ اگر خیر باشد،آشکارش کند، و اگر شر باشد، نهفته‌اش دارد.»

3. دقت در نحوه تکلّم

در ارتباط بین دو انسان کلمات و واژه‌ها نقش مهمی دارند؛ گاه برخی کلمات موجب ایجاد شکاف در روابط می گردند.

اثر کلمات را نباید ساده فرض کرد؛ زیراخداوند می فرماید: ما یَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلَّا لَدَیْهِ رَقِیبٌ عَتِید؛

«هیچ سخنی بیان نمی‌شود، مگر اینکه دو ملک رقیب و عتید آنها را ثبت می‌کنند.»

از دیدگاه قرآن کریم، ارتباطی سالم است که بر پایه تکریم شخصیت، و احترام متقابل افراد صورت گیرد.

4. تناسب با سطح فهم و نیاز مخاطب

انسان در ارتباط با دیگران بایستی به سطح فهم و نیاز مخاطب توجه داشته باشد؛ چراکه عدم توجه به این اصل، گوینده را از مقصود خویش - که همان رساندن پیام به مخاطب است –باز می‌دارد.

 بر اساس همین اصل محوری، پیام‌آوران الهی در مرحله نخست به زبان قوم خویش سخن می‌گفتند.رسول خدا(صلی الله علیه و آله)فرموده است:

«اِنَّا مَعَاشِرَ الْأَنْبِیَاءِ اُمِرْنَا أَنْنَکَلَّمَ النَّاسَ عَلَی قَدْرِ عُقُولِهِمْ؛ ما گروه پیامبران مأموریم تا با مردم به اندازه [درک و] عقلشان سخن گوییم.»

5. رعایت احترام

از دیگر ویژگی‌های گفتگوی سالم، رعایت ادب و احترام نسبت به مخاطب است. ازاین‌رو،حفظ حرمت و ادب، حتی درجایی که طرفم قابل، به آن پایبندی ندارد، خیلی مهم است..این همان دستور العملی است که قرآن کریم فرموذه است: «وَ إِذا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا کِراماو وَ إِذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلُونَ قالُوا سَلاماً.

6. رعایت مقدمه، در صورت لزوم

برخی از موضوعات و درخواست‌ها به دلیل ثقیل بودن اصل مطلب، برای شنونده و خواننده نیاز به ذکر مقدمه دارند، چنانچه خدای متعال دربحث ذکر آیات وجوب روزه، همین مطلب را مراعات کرده است.ولی در موضوع وصیّت و قصاص که برای مخاطبین قابل قبول است، از ذکر مقدمه خودداری می‌کند.این کار استیحاش و اضطراب ذهن را ازبین می‌برد و در نتیجه به موضوع علاقه‌مند می‌کند.

  7. ذکر دلیل

برخی از مباحث  به دلیل ایجاد سؤال برای مخاطب، نیاز به دلیل دارند. مثل گناه زشت «زنا» که می‌فرماید: وَ لا تَقْرَبُوا الزِّنی إِنَّهُ کانَفاحِشَةً وَ ساءَ سَبیلاً«و نزدیک زنا نشوید که کار بسیار زشت و بد راهی است!»

8-اعتماد

از عوامل مهم ارتباط مؤثر و نفوذ در مخاطب، کسب اعتماد او به گفتار گوینده است. قرآن کریم در داستان حضرت ابراهیم(علیه السلام)،این واقعیت را بیان کرده است: هنگامی که جمعی از فرشتگان برای نابودی قوم لوط به صورت ناشناس، نزد حضرت ابراهیم(علیه السلام)آمدند و از خوردن غذا خودداری ورزیدند،حضرت احساس بیگانگی و دلهره کرد و از گفتگو با آنان خودداری نمود؛ ولی پس از شناسایی وآنان، باب گفتگو را درباره مأموریت آنان و شفاعت از قوم لوط گشود. هنگامی که ترس حضرت فرو نشست و به او بشارت رسید، درباره قوم و با آنها مجادله کرد. از این جریان بر می‌آید که پیش‌شرط گفتگوهای مؤثر و سازنده، ایجاد فضایی امن، همراه با اعتمادی متقابل است.

9. به نرمی سخن گفتن

از دیگر ویژگی‌های گفتگوی سالم، به نرمی سخن گفتن با مخاطب است؛ برای نفوذ در قلوب مردم (هرچند افراد گمراه و بسیار آلوده)نخستین دستور قرآن، برخورد ملایم و توأم با مهر و عواطف انسانی است.

خداوند به حضرت موسی و برادرش هارون(علیهما السلام) دستور می‌دهد که به سوی پادشاه قدرتمند و ستمگری همچون فرعون بروند؛ولی او را با بیان و سخنی نرم و به دور از تندی و خشونت به سوی حق دعوت کنند:

قالاذْهَبَا إِلَی فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَی * فَقُولا لَهُ قَوْلاً لَیِّنًا لَعَلَّهُ یَتَذَکَّرُ أَوْ یَخْشَی ،مطابق آیه، عامل کارساز در دعوت فرعون به سوی خدا، به نرمی سخن گفتن بیان شده است.

10. صراحت و رسایی کلام

صراحت در سخن گفتن نقطه مقابل ، ابهام و دو پهلو بودن سخن است. انسان باید طوری مقصود خویش را بیان کند که نتوان بر آن معنای دیگری را حمل کرد. در قرآن کریم به این موضوع اشاره شده و فرموده است: 

أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَقُولُوا راعِنا وَ قُولُوا انْظُرْنا وَ اسْمَعُوا وَ لِلْکافِرِینَ عَذابٌ أَلِیم؛«ای کسانی که ایمان آورده‌اید! به پیامبر نگویید:مراعاتمان کن؛بلکه بگویید:ما را در نظر بگیر، و این توصیه را بشنوید و برای کافران عذاب دردناکی است.

 

منبع : ماهنامه اطلاع رسانی، پژوهشی، آموزشی مبلغان شماره 46 .

 نظر دهید »

نقش امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف در سلوک معنوي

26 اردیبهشت 1395 توسط زهرا تجري

                                                                                                                                                                                               

امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف و مقصد سير الي الله

سير الي الله هم مانند همه سيرها و حرکت‌ها، «مبدأ»، «مقصد» و «مسيري» دارد. در اين ميان، بيراهه‌ها و راه‌هاي انحرافي بسياري از سوي شيطان و ايادي او براي گمراه کردن مشتاقان حريم الهي ابداع شده است. سؤال اين است که جايگاه امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف در اين مسير کجاست و چه نقشي را ايفا مي‌کنند؟

مقصد نهايي سير انسان رسيدن به معرفت و قرب الهي است؛ اما خداوند بي‌نهايت و غير قابل رؤيت را چگونه مي‌توان شناخت؟ براي اين منظور، خداوند متعال ما را به شناخت آيات و نشانه‌هاي خود ارجاع داده است. همة آيات هم به يک اندازه نمايان‌گر حضرت حق نيستند؛ بلکه بعضي بيشتر و بهتر آينه‌دار جمال حق تعالي هستند. در اين ميان، انسان و به ويژه انسان کامل، بيشترين ظرفيت و توان را براي آيه بودن و نشان دادن حضرت حق دارد. در زيارت حضرت امير عليه السلام مي‌خوانيم:  السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا آيَةَ اللهِ‏ الْعُظْمَى؛‏ سلام بر تو اي عظيم‌ترين نشانة خدا.

پس امام بهترين وسيله ممکن براي شناخت خدا است. امام حسين عليه السلام درروایتی فرمودند:

فَقَالَ لَهُ رَجُلٌ: «يَا ابْنَ رَسُولِ اللهِ! بِأبِي أنْتَ وَ اُمِّي، فَمَا مَعْرِفَةُ اللهِ؟» قَالَ: «مَعْرِفَةُ أَهْلِ‏ كُلِ‏ زَمَانٍ‏ إِمَامَهُمُ الَّذِي يَجِبُ عَلَيْهِمْ طَاعَتُهُ»؛مردى ازياران امام حسين عليه السلام ازآن حضرت پرسید: «اى فرزند رسول خدا! پدر و مادرم به فداى تو باد! معرفت و شناخت خدا چيست؟» حضرت فرمودند: آن است كه اهل هر عصر و زمانى، امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف و مبدأ سير الي الهامامى را كه اطاعتش بر آن‌ها واجب است بشناسند».


امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف و مبدأ سير الي الله

 امام عجل الله تعالي فرجه الشريف واسطه فيض ميان خالق و مخلوق است. امام صادق عليه السلام فرمودند:نَحْنُ السَّبَبُ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَ اللهِ عَزَّ وَ جَلَ؛  ما سبب و واسطه ميان شما و خداوند متعال هستيم.

هر خيري که به مخلوقي مي‌رسد، از مجراي وجودي امام عصر عجل الله تعالي فرجه الشريف و به واسطه ايشان است. يکي از اين خيرات که به برخي بندگان خاص مي‌رسد، اين است که دربارة خودشان و مسيري که در پيش رو دارند، شناخت کامل و صحيحي پيدا مي‌کنند، ميل به حرکت و رسيدنِ به مقصد، در وجودشان شعله مي‌کشد و آن‌ها را به حرکت و تکاپو وامي‌دارد و به اصطلاح به مقام يقظه و طلب مي‌رسند.

امام عجل الله تعالي فرجه الشريف بدون شک در رسيدن اين خير به چنين شخصي، نقش اساسي و واسطه‌گري دارند، تا جايي که مي‌توان گفت: مبدأ حرکت -که همان شناخت و ميل به سفر است- از امام شروع مي‌شود؛ چنان‌که زيارت ايشان وارد شده است که:  بِكُمْ فَتَحَ اللهُ وَ بِكُمْ يَخْتِمُ؛  به واسطه شما، خداوند [ابواب رحمت خود را به روي بندگانش] باز مي‌کند و به واسطه شما مي‌بندد.

پس امام‌ عجل الله تعالي فرجه الشريف هم مقصد سير سالک است و هم مبدأ حرکت به لطف اوست؛ همان‌طور که در زيارات مي‌خوانيم: « أنْتُمُ الْأوَّلُ وَ الْآخِرُ؛7شما اول و آخر هستيد».


امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف وهمراهي درطول سيرالي الله

انسان سالک براي اينکه بداند در طول زندگي چه کارهايي را بايد انجام دهد و از چه کارهايي بايد بپرهيزد و همچنين در تشخيص ميزان اهميت بايدها و نبايدها در حوزه هاي مختلف، نيازمند الگوي عملي است؛ الگوهاي موفق و مطمئن که پيش‌تر، الگوبودنشان را با عقل و نقل ثابت کرده باشد، تا عمر گران‌مايه خود را در پيمودن راه‌هاي نامطمئن صرف نکند. بهترين و کامل‌ترين اسوه براي الگو برداري، حضرات محمد و آل محمد عليهم السلام هستند. قرآن کريم بر اين مهم، چنين تصريح مي‌کند: لَقَدْ كانَ لَكُمْ في‏ رَسُولِ اللهِ اُسْوَةٌ حَسَنَةٌ؛ مسلّماً براى شما در زندگى رسول خدا سرمشق نيكويى بود.

سالک الي الله در طول مسير بايد به اين الگوهاي متعالي نظر داشته باشد و افکار و صفات و رفتار خود را با ايشان مطابقت دهد، تا به بالاترين درجات کمال برسد. در زيارت شريف جامعه کبيره چنين مي‌خوانيم:  أنْتُمُ‏ السَّبِيلُ‏ الْأعْظَمُ وَ الصِّرَاطُ الْأقْوَم؛ شما اهل‌بيت عليهم السلام راه عظيم و محکم الهي هستيد.

همچنين رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم دربارة اهل‌بيت عليهم السلام فرمودند: حَبْلٌ مَمْدُودٌ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ خَلْقِهِ. مَنِ اعْتَصَمَ بِهِمْ نَجَا وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهُمْ هَوَى؛‏ ايشان ريسماني هستند که ميان خالق و مخلوق کشيده شده است. هر کس به ايشان پناه ببرد، نجات مي‌يابد و هر کس از آن‌ها رو برگرداند، سقوط مي‌کند.

.   مچله تربیتی اخلاقی خلق - سيد حبيب حسيني

 نظر دهید »

توصیه ها ودستورالعملهای عالم عارف، آیةالله شیخ حسنعلی اصفهانی(نخودکی) قدس‌سره

26 اردیبهشت 1395 توسط زهرا تجري

       

                                                                                                                                                  

طریق نجات چیست؟

حضرت حق صد و بیست و چهار هزار پیغمبر داشته است که شاید در مقابل هر نبی لااقل ده ولی بوده است، و همه آن‌ها برای هدایت طریق آمده‌اند. پیغمبری در مناجات عرض کرد: «رب این الطریق الیک» یعنی: «پروردگارا! راه به سوی تو کدام است؟» خطاب رسید: «دع نفسک و تعال» یعنی: «نفس خویش را رها کن و بیا». حدیث است که خداوند می‌فرماید: «لاتجعل بینی و بینک عالماً مفتوناً بالدنیا فیصدّک عن طریق محبتی فان اولئک قطّاع طریق عبادی‌المریدین»، کافی 1/46؛ یعنی: «عالمی را که قلبش شیفته محبت دنیا است، بین من و خود قرار مده، که راه دوستی مرا به تو ببندد، زیرا آنان راهزنان بندگان پوینده من هستند».

از حضرت عیسی علیه‌السلام سؤال شد: «من نجالس؟» یعنی: «با چه کس همنشین باشیم» فرمود: «من یذکّرکم الله رؤیته و یزید فی علمکم منطقه و یرغّبکم فی‌الاخرة عمله» یعنی: «با کسی همنشین باشید که دیدن او شما را به یاد خدا بیندازد، و سخن او بر علم و دانش شما بیفزاید، و عمل او شما را به آخرت ترغیب نموده و مایل سازد». اما مردم طالب کسی هستند که میان آن‌ها و محبوبشان دلاله باشد. چون طالب دنیا هستند که آن‌ها را به دنیایشان برساند.

بکوش که تا همت بلند داری که با همت بلند، به سوی این پستی‌ها و بلندی‌ها نظر نخواهی کرد. صاحبان همت عالی هرگز خود را کارهای پست و مشاغل دون آلوده نساخته و نفس خویش را ارفع از آن می‌شمارند. به اسلاف و پیشینیان پاک و منزه خود، اقتدا و تأسی کن. از خداوند می‌خواهم که تو را در طریق مستقیم و راه راست داخل فرماید و کتاب تو را در علیین قرار دهد. حضرت صادق علیه‌السلام به فرزندش اسماعیل فرمود: فرزندم، در آموختن علم سرّ یا دانش پنهان کوشش بی‌شماری است، افزون از آن‌چه که درباره آن گمان رود. فرزندم، هر کس که علم ظاهر و آشکار را آموخت و از علم سرّ و پنهان، روی بتافت، به هلاکت فرو افتاد و به سعادت و نیکبختی نرسید.

فرزندم، اگر خواهی که پروردگارت اکرام نموده و علم سرّ را به تو اعطا فرماید، در دنیا به چشم دشمنی بنگر و شناسای اهمیت و ارزش خدمت به صالحین باش و موقع و شرایط خویش را برای مردن محکم ساز. آن‌گاه که این سه خصلت در تو جمع شد، پروردگار متعال تو را با عطای علم سرّ، اکرام خواهد فرمود.»

توصیه‌های چهارده‌گانه:

اول: آن‌كه نمازهاي يوميه خويش را در اول وقت آن‌ها به جاي آوري.

دوم: آن‌كه در انجام حوايج مردم، هرقدر كه مي‌تواني بكوشي و هرگز مينديش كه فلان كار بزرگ از من ساخته نيست،‌ زيرا اگر بنده خدا در راه حق، گامي بردارد، خداوند نيز او را ياري خواهد فرمود.

سوم: آن‌كه سادات را بسيار گرامي و محترم شماري و هرچه داري، ‌در راه ايشان خرج و صرف كني و از فقر در اين كار پروا منمايي. اگر تهيدست گشتي، ديگر تو را وظيفه‌اي نيست.

چهارم: از تهجد و نماز شب غفلت مكن و تقوا و پرهيز پيشه خود ساز.

پنجم: به آن مقدار تحصيل كن كه از قيد تقليد وارهي.

ششم: بدان‌که انجام امور مکروه، موجب تنزل مقام بنده خدا می‌شود و به عکس، اتیان مستحبات، مرتبه او را ترقی می‌بخشد.

هفتم: بدان‌که در راه حق و سلوک این طریق، اگر به جایی رسیده‌ام، به برکت بیداری شب‌ها و مراقبت در امور مستحب و ترک مکروهات بوده است، ولی اصل و روح همه این اعمال، خدمت به ذراری ارجمند رسول‌اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم است.

هشتم: عمده نظر در دو مطلب است: یکی غذای حلال، دوم توجه در نماز و اصلاح آن. اگر این دو درست باشد باقی درست است. عمده همّ حقیر، اصلاح قلب است و ذکر «یا حیّ و یا قیوم» سحرگاه برای همین است.

نهم: بین‌الطلوعین را به چهار قسمت تقسیم کنید: یکی اذکار و تسبیح، دیگر ادعیه، سوم قرائت قرآن و بالاخره فکری در اعمال روز گذشته. اگر موفق به طاعتی بوده‌اید، شکری کنید؛ و اگر خدای نکرده ابتلا به معصیتی یافته‌اید، استغفار کنید.

دهم: دیگر آن‌که هر روز صدقه دهید، ولو به وجه مختصر. شب‌ها قدری در بی‌اعتباری دنیا و انقلاب آن فکر نمایید و ملاحظه کنید که دنیا با اهل دنیا چگونه سلوک می‌کند.

نخست موعظه پیر می‌فروش این بود/ که از معاشر ناجنس احتراز کنید

یازدهم:  در مورد ذکر، در آغاز چند صلوات فرستاده و دل را حاضر کنید و بعد مشغول ذکر شوید.

دوازدهم:  برای توفیق تهجد و گشایش در کار؛ هر صبح از تلاوت قرآن مجید مخصوصاً یس غفلت منما.

سیزدهم: حرارتی که بر اثر مصاحبت با مردان بد و شرور در مزاج آدمی پدید می‌آید، جز به وسیله سردی و برودت مصاحبت با نیکان و مردم صالح زایل نمی‌گردد.

چهاردهم: بزرگان خیلی بر احتراز از مجالست با منکرین تأکید دارند و گفته‌اند ضرری که یک وسوسه به وجود می‌آورد، در طول سال‌های دراز ممکن نیست بتوان آن را رفع کرد.

منبع : نامه‌های عرفانی‌نشان از بي‌نشان‌ها

 نظر دهید »

رسول اکرم (ص) : حیاء در آموختن و پرسیدن جاهلانه است

25 اردیبهشت 1395 توسط زهرا تجري

  

                                                                                                                                                                                                                                                                                                

 

شرح حدیث « الحیاءُ حیاءان، حیاءُ عقلٍ و حیاء حُمْقٍ و حیاء العقل، العلم و حیاءُ الحُمقِ، الجهل. »

مربوط به حضرت رسول اکرم (ص) ؛ تحف العقول صفحه ۴۵.

حیاءِ عقل آن است که انسان از روی عقل احساس حیاء کند، مثل حیاء در هنگام ارتکاب گناه، و یا حیاء در مقابل کسانی که احترامشان لازم است و این حیاء علم است، یعنی رفتاری عالمانه می‌باشد.

و حیاء جهل آن است که از پرسیدن و یادگرفتن یا از عبادت کردن و امثال آن، حیاء کند (مثل کسانی که در بعضی محیط ها، از نماز خواندن، خجالت می کشند) و این حیاء، رفتاری جاهلانه است.

 نظر دهید »

عوامل در راه خیر بودن

25 اردیبهشت 1395 توسط زهرا تجري

 

مواعظ و اندرزهای امام سجاد (علیه السلام)

ابن آدم! إنّک لاتزال بخیر ما کان لک واعظ من نفسک وما کانت المحاسبة من همّک وما کان الخوف لک شعاراً والحذر لک دثاراً.

(تحف العقول صفحه ۲۸۰)

گرچه انسان از موعظه دیگران بی‌نیاز نیست، لکن موعظه‌ای که از درون انسان برمی‌خیزد بهترین موعظه است، چون هرکسی به صفات و عیوب خود از همه آگاه‌تر است.
باید همت انسان این باشد که خود را محاسبه کند. اگر دیگران ما را محاسبه نکنند، دلیل نمی‌شود که ما خود را محاسبه نکنیم. محاسبه، از لغزش‌های آینده انسان جلوگیری می‌کند.
مراد از خوف، خوف از خدا و عذاب او و کردار بد انسان است نه ترس از مردم و قدرتهای پوشالی.
حذر، به معنای احتیاط است لکن نه به این معنا که انسان دست از فعالیت بکشد بلکه باید در میدانهای مختلف وارد شده اما همواره احتیاط و پرهیز را رعایت کند که معنای تقوا هم همین است.

 

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 9
  • 10
  • 11
  • ...
  • 12
  • ...
  • 13
  • 14
  • 15
  • ...
  • 16
  • ...
  • 17
  • 18
  • 19
  • ...
  • 23
اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

لبیک یامهدی

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • اهل بیت
  • محافظین حریم زینبی
  • علمی
  • حدیث

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس