لبیک یامهدی

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

روایت بوسه امام بر پیشانی «اِشلو»

15 شهریور 1395 توسط زهرا تجري

در عملیات کربلای 5، «حاج قاسم سلیمانی» فرمانده لشکر 41 ثارالله در محاصره‌ی دشمن گیر می‌کند. با بی‌سیم همراه با داد و فریاد به قرارگاه می‌گوید: «عراقی‌ها ما را محاصره کردن. تو چند متری‌مون هستن. بعید می‌دونم کسی از ما زنده بمونه. دیدار به قیامت!». سردار جعفر اسدی فرمانده لشکر المهدی در محور کناری لشکر ثارالله بی‌سیم را برمی‌دارد و می‌گوید: «قاسم! قاسم! جعفر!» جواب می‌دهد: «جعفر به گوشم!» می‌گوید: «اشلو رو برات می‌فرستم.» جواب می‌دهد:«هر کاری می‌کنی زودتر جعفر جان!»

«اِشلو» کیست؟

«مرتضی جاویدی» فرمانده گردان فجر لشکر المهدی که معروف به «اشلو» بود به همراه نیروهایش خود را به پشت نهر جاسم در محدوده‌ی پنج ضلعی می‌رساند. با نیروهای عراقی درگیر می‌شود و می‌تواند محاصره‌ی آن‌ها را بشکند و دشمنان را به عقب براند و بچه‌های لشکر ثارالله از محاصره‌ی دشمن بیرون بیایند.

عراقی‌ها و اشلو

مرتضی جاویدی بین عراقی‌ها معروف شده بود به اشلو. از بس که خودش را به سنگرهایشان می‌رسانده و به عربی با آنها صحبت می‌کرده و می‌گفته: «اشلونک؟» یعنی حالت چطوره؟! بعد که آنجا را ترک می‌کرده، می‌فهمیده‌اند از نیروهای ایرانی بوده و خودش را عراقی جا زده که از آن‌ها اطلاعات منطقه را بگیرد. از طرف ستاد فرماندهی جنگ عراق برای سرش جایزه گذاشته بودند. دو سه بار هم به دروغ از رادیو عراق اعلام کرده بودند مرتضی جاویدی، مشهور به اشلو، از فرماندهان مهم ارتش دشمن و از مزدوران خمینی امروز توسط دلاورمردان عرب به درک واصل شد! برای همین چیزها بود که هر فرمانده لشکری آرزو داشت فرمانده گردانی چون او داشته باشد.

مرتضی جاویدی همچنین در عملیات والفجر 2 رشادت‌های بسیاری خلق کرد و به همراه نیروهایش در محاصره‌ی دشمن مقاومت جانانه‌ای می‌کند تا به قول خودش «اُحد» تکرار نشود.

روایت سرلشکر صیادشیرای از «اشلو»

«بعد از پیروزی عملیات والفجر 2 (عملیات در منطقه حاج عمران) به محضر امام (ره) رسیدیم. تعدادی از رزمندگان اسلام که در عملیات شرکت داشتند، افتخار دیدار با امام(ره) را در حسینیه جماران پیدا کردند.رزمندگان دسته‌دسته وارد حسینیه می‌شدند و هر بار لحظاتی مداحی می‌شد سپس بچه‌ها بعد از دیدار با امام (ره) جایشان را به دیگران می‌دادند. ما بین این دیدارها یکی از رزمندگان پاک و مخلص بسیجی به نام مرتضی جاویدی که بعدها در زمره پاسداران کادر رسمی قرار گرفت،از طرف فرماندهی محترم کل سپاه و اینجانب به عنوان اسوه رزمندگان به محضر امام(ره) معرفی شد. این چهره دلاور که از خطه فارس (روستایی نزدیک فسا) بود، در این عملیات در سمت فرماندهی یکی از گردان‌های تیپ 33 المهدی حماسه‌آفرین بود و حدود یک هفته در حالی که در محاصره تنگ دشمن بود راه حاج عمران به تنگ دربند را قطع کرده و زمینه پیروزی رزمندگان اسلام را فراهم کرده بود. بعد از معرفی جاویدی (که بعدها به فیض شهادت رسید) او سر و صورت و پیشانی و دست امام (ره) را بوسید و آرام در کنار فرمانده‌اش قرار گرفت. در این لحظه صحنه جالبی رخ داد و آن، این بود که امام (ره) بزرگوار با آن قامت بلند و مبارکشان خم شده و به پیشانی آن بسیجی دلاور بوسه زدند. اینجانب از دیدن این منظره، عشق و علاقه عمیق امام (ره) را به فرزندان بسیجی خود دریافتم.»

صیادشیرازی در یکی از سفرهایش به شیراز، سراغ مزار مرتضی را می‌گیرد تا می‌رسد به شهر فسا و بعد روستای جلیان.همراهان صیاد می‌گویند از فاصله‌ی 50 متری مزار،از ماشین پیاده می‌شود.لباسش را مرتب می‌کند و با احترام کامل نظامی با قدم آهسته به سمت مزار شهید می‌رود و آنجا دست راست را به گوشه‌ی کلاه نظامی می‌چسباند و فاتحه می‌خواند و هرچه بچه‌های سپاه فسا که از حضورش خبردار شده بودند از او می‌خواهند ناهار را آنجا بماند، می‌گوید من در ماموریتم و فقط به احترام مردی که امام به پیشانی‌اش بوسه زد، به اینجا آمده‌ام و باید بروم.

 

 


منبع: ایسنا

 نظر دهید »

روایت بوسه امام بر پیشانی «اِشلو»

15 شهریور 1395 توسط زهرا تجري

در عملیات کربلای 5، «حاج قاسم سلیمانی» فرمانده لشکر 41 ثارالله در محاصره‌ی دشمن گیر می‌کند. با بی‌سیم همراه با داد و فریاد به قرارگاه می‌گوید: «عراقی‌ها ما را محاصره کردن. تو چند متری‌مون هستن. بعید می‌دونم کسی از ما زنده بمونه. دیدار به قیامت!». سردار جعفر اسدی فرمانده لشکر المهدی در محور کناری لشکر ثارالله بی‌سیم را برمی‌دارد و می‌گوید: «قاسم! قاسم! جعفر!» جواب می‌دهد: «جعفر به گوشم!» می‌گوید: «اشلو رو برات می‌فرستم.» جواب می‌دهد:«هر کاری می‌کنی زودتر جعفر جان!»

«اِشلو» کیست؟

«مرتضی جاویدی» فرمانده گردان فجر لشکر المهدی که معروف به «اشلو» بود به همراه نیروهایش خود را به پشت نهر جاسم در محدوده‌ی پنج ضلعی می‌رساند. با نیروهای عراقی درگیر می‌شود و می‌تواند محاصره‌ی آن‌ها را بشکند و دشمنان را به عقب براند و بچه‌های لشکر ثارالله از محاصره‌ی دشمن بیرون بیایند.

عراقی‌ها و اشلو

مرتضی جاویدی بین عراقی‌ها معروف شده بود به اشلو. از بس که خودش را به سنگرهایشان می‌رسانده و به عربی با آنها صحبت می‌کرده و می‌گفته: «اشلونک؟» یعنی حالت چطوره؟! بعد که آنجا را ترک می‌کرده، می‌فهمیده‌اند از نیروهای ایرانی بوده و خودش را عراقی جا زده که از آن‌ها اطلاعات منطقه را بگیرد. از طرف ستاد فرماندهی جنگ عراق برای سرش جایزه گذاشته بودند. دو سه بار هم به دروغ از رادیو عراق اعلام کرده بودند مرتضی جاویدی، مشهور به اشلو، از فرماندهان مهم ارتش دشمن و از مزدوران خمینی امروز توسط دلاورمردان عرب به درک واصل شد! برای همین چیزها بود که هر فرمانده لشکری آرزو داشت فرمانده گردانی چون او داشته باشد.

مرتضی جاویدی همچنین در عملیات والفجر 2 رشادت‌های بسیاری خلق کرد و به همراه نیروهایش در محاصره‌ی دشمن مقاومت جانانه‌ای می‌کند تا به قول خودش «اُحد» تکرار نشود.

روایت سرلشکر صیادشیرای از «اشلو»

«بعد از پیروزی عملیات والفجر 2 (عملیات در منطقه حاج عمران) به محضر امام (ره) رسیدیم. تعدادی از رزمندگان اسلام که در عملیات شرکت داشتند، افتخار دیدار با امام(ره) را در حسینیه جماران پیدا کردند.رزمندگان دسته‌دسته وارد حسینیه می‌شدند و هر بار لحظاتی مداحی می‌شد سپس بچه‌ها بعد از دیدار با امام (ره) جایشان را به دیگران می‌دادند. ما بین این دیدارها یکی از رزمندگان پاک و مخلص بسیجی به نام مرتضی جاویدی که بعدها در زمره پاسداران کادر رسمی قرار گرفت،از طرف فرماندهی محترم کل سپاه و اینجانب به عنوان اسوه رزمندگان به محضر امام(ره) معرفی شد. این چهره دلاور که از خطه فارس (روستایی نزدیک فسا) بود، در این عملیات در سمت فرماندهی یکی از گردان‌های تیپ 33 المهدی حماسه‌آفرین بود و حدود یک هفته در حالی که در محاصره تنگ دشمن بود راه حاج عمران به تنگ دربند را قطع کرده و زمینه پیروزی رزمندگان اسلام را فراهم کرده بود. بعد از معرفی جاویدی (که بعدها به فیض شهادت رسید) او سر و صورت و پیشانی و دست امام (ره) را بوسید و آرام در کنار فرمانده‌اش قرار گرفت. در این لحظه صحنه جالبی رخ داد و آن، این بود که امام (ره) بزرگوار با آن قامت بلند و مبارکشان خم شده و به پیشانی آن بسیجی دلاور بوسه زدند. اینجانب از دیدن این منظره، عشق و علاقه عمیق امام (ره) را به فرزندان بسیجی خود دریافتم.»

صیادشیرازی در یکی از سفرهایش به شیراز، سراغ مزار مرتضی را می‌گیرد تا می‌رسد به شهر فسا و بعد روستای جلیان.همراهان صیاد می‌گویند از فاصله‌ی 50 متری مزار،از ماشین پیاده می‌شود.لباسش را مرتب می‌کند و با احترام کامل نظامی با قدم آهسته به سمت مزار شهید می‌رود و آنجا دست راست را به گوشه‌ی کلاه نظامی می‌چسباند و فاتحه می‌خواند و هرچه بچه‌های سپاه فسا که از حضورش خبردار شده بودند از او می‌خواهند ناهار را آنجا بماند، می‌گوید من در ماموریتم و فقط به احترام مردی که امام به پیشانی‌اش بوسه زد، به اینجا آمده‌ام و باید بروم.

 

 


منبع: ایسنا

 نظر دهید »

پیام ولی امر مسلمین جهان به کنگره عظیم حج:

15 شهریور 1395 توسط زهرا تجري

برادران و خواهران مسلمان در سراسر جهان!

موسم حج برای مسلمانان، موسم افتخار و شُکوه در چشم خلایق، و موسم نورانیّت دل و خشوع و ابتهال (۱) در برابر خالق است. حج، فریضه‌ای قدسی و دنیوی و خدایی و مردمی است. از سویی فرمان «فَاذکُرُوا اللّهَ کَذِکرِکُم ءابآءَکُم اَو اَشَدَّ ذِکرًا» (۲) و «وَ اذکُرُوا اللّهَ فی اَیّامٍ مَعدوداتٍ» (۳) و از سویی خطابِ «اَلَّذی جَعَلناهُ لِلنّاسِ سَوآءَنِ العاکِفُ فیهِ وَالباد» (۴) ابعاد بی‌انتها و متفاوت آن را روشن میسازد.

در این فریضه‌ی بی‌نظیر، امنیّت زمان و مکان همچون نشانه‌ای آشکار و ستاره‌ای درخشان، دل انسانها را آرامش میبخشد و حج‌گزار را از محاصره‌ی عوامل ناامنی که از سوی ستمگران سلطه‌گر، همواره آحاد بشر را تهدید کرده است بیرون میکشد و لذّت ایمنی را در دوره‌ای معیّن به او میچشاند.

حجّ ابراهیمی که اسلام به مسلمانان هدیه کرده است، مظهر عزّت و معنویّت و وحدت و شُکوه است؛ عظمت امّت اسلامی و اتّکاء آنان به قدرت لایزال الهی را به رخ بدخواهان و دشمنان میکِشد و فاصله‌ی آنان را با منجلاب فساد و حقارت و استضعافی که زورگویان و قلدران بین‌المللی بر جوامع بشری تحمیل میکنند، برجسته میسازد. حجّ اسلامی و توحیدی، مظهر «اَشِدّآءُ عَلَی الکُفّارِ رُحَمآءُ بَینَهُم» (۵) است؛ جایگاه برائت از مشرکان و الفت و وحدت با مؤمنان است.

آنان که حج را به یک سفر زیارتی ـ سیاحتی فروکاسته و دشمنی و کینه‌ی خود با ملّت مؤمن و انقلابی ایران را در زیر عنوان «سیاسی کردن حج» پنهان ساخته‌اند، شیطانهایی خُرد و حقیرند که از به خطر افتادنِ مطامع شیطان بزرگ، آمریکا، به خود میلرزند. حکّام سعودی که امسال صدّ عن سبیل‌اللّه و المسجد الحرام کرده (۶) و راه حجّاج غیور و مؤمن ایرانی به خانه‌ِی محبوب را بسته‌اند، گمراهانی روسیاهند که بقای خود بر اریکه‌ی قدرت ظالمانه را در دفاع از مستکبران جهانی و هم‌پیمانی با صهیونیسم و آمریکا و تلاش برای برآوردن خواسته‌ی آنان میدانند و در این راه از هیچ خیانتی روی‌گردان نیستند.

اکنون قریب یک سال از حوادث مُدهش (۷) منا میگذرد که در آن، چند هزار نفر در روز عید و در لباس احرام، در زیر آفتاب و با لب تشنه، مظلومانه جان باختند؛ اندکی پیش از آن در مسجدالحرام نیز جمعی در حال عبادت و در طواف و نماز به خاک و خون کشیده شدند. حکّام سعودی در هر دو حادثه مقصّرند؛ این چیزی است که همه‌ی حاضران و ناظران و تحلیلگران فنّی بر آن اتّفاقِ‌نظر دارند؛ و گمانِ عمدی بودن حادثه نیز از سوی برخی صاحب‌نظران مطرح شد. تعلّل و کوتاهی در نجات مجروحان نیمه‌جانی که جان شیفته و دل مشتاق آنان در عید قربان با زبان ذاکر و ترنّم آیات الهی همراه بود، نیز قطعی و مسلّم است. مردان قسیّ‌القلب و جنایت‌کار سعودی آنان را با جان‌باختگان، در کانتینرهای دربسته محبوس ساختند و به جای درمان و کمک یا حتّی رساندن آب به لبان تشنه‌ی آنان، آنها را به شهادت رساندند. چند هزار خانواده از کشورهای گوناگون عزیزان خود را از دست دادند و ملّتهای آنان داغدار شدند. از جمهوری اسلامی نزدیک به پانصد نفر در میان شهدا بودند. دل خانواده‌ها همچنان مجروح و داغدار است و ملّت همچنان غمگین و خشمگین است.

حکّام سعودی به جای عذرخواهی و پشیمانی و تعقیب قضائیِ مقصّران مستقیمِ این حادثه‌ی هولناک، با نهایت بی‌شرمی و وقاحت، حتّی از تشکیل هیئت حقیقت‌یاب بین‌الملل اسلامی نیز سر باز زدند؛ به جای ایستادن در جایگاه متّهم، در جایگاه مدّعی ایستادند و دشمنیِ دیرین خود با جمهوری اسلامی و با هر پرچم برافراشته‌ی اسلام در مقابله با کفر و استکبار را با خباثت و سَبُک‌سریِ بیشتر آشکار ساختند.

بوقهای تبلیغاتی آنان اعم از سیاستمدارانی که رفتار آنان در برابر صهیونیست‌ها و آمریکا ننگ جهان اسلام است، تا مفتیان ناپرهیزکار و حرام‌خواری که آشکارا برخلافِ کتاب و سنّت فتوا میدهند، تا پادوهای مطبوعاتی که حتّی وجدان حرفه‌ای هم مانع دروغ‌سازی و دروغ‌گویی آنان نیست، تلاش بیهوده میکنند که جمهوری اسلامی را در محروم‌سازی حجّاج ایرانی از حجّ امسال، متّهم نشان دهند. حکّام فتنه‌انگیزی که با تشکیل و تجهیز گروه‌های تکفیری و شرور، دنیای اسلام را گرفتار جنگهای داخلی و قتل و جرح بی‌گناهان کرده‌اند و یمن و عراق و شام و لیبی و برخی دیگر از کشورها را به خون آغشته‌اند؛ سیاست‌بازانِ از خدا بی‌خبری که دست دوستی به رژیم اشغالگر صهیونیست داده و چشم بر رنج و مصیبت جانکاه فلسطینیان بسته‌اند و دامنه‌ی ظلم و خیانت خود را تا شهر و روستای بحرین گسترده‌اند؛ حاکمان بی‌دین و بی‌وجدانی که فاجعه‌ی بزرگ منا را پدید آورده و با نام خادمان حرمین، حریم حرم امن الهی را شکسته و میهمانان خدای رحمان را در روز عید در منا و پیش از آن در مسجدالحرام قربانی کرده‌اند، اکنون از سیاسی نشدن حج دَم میزنند و دیگران را به گناهان بزرگی که خود مرتکب شده یا تسبیب (۸) کرده‌اند، متّهم میکنند. آنان مصداق کامل بیان روشنگر قرآن کریمند که فرمود: وَ اِذا تَوَلّیٰ سَعیٰ فِی الاَرضِ لِیُفسِدَ فیها وَ یُهلِکَ الحَرثَ وَ النَّسلَ وَ اللّهُ لا یُحِبُّ الفَساد * وَ اِذا قیلَ لَهُ اتَّقِ اللّهَ اَخَذَتهُ العِزَّةُ بِالاِثمِ فَحَسبُه‌و جَهَنَّمُ وَ لَبِئسَ المِهاد». (۹)

امسال نیز بنا بر گزارشها، علاوه بر صدّ (۱۰) حجّاج ایرانی و برخی ملّتهای دیگر، حجّاج دیگر کشورها را در محدوده‌ی کنترل‌های نامعهود (۱۱) با کمک دستگاه‌های جاسوسی آمریکا و رژیم صهیونیستی قرار داده و خانه‌ی امن الهی را برای همه ناامن کرده‌اند. جهان اسلام، اعم از دولتها و ملّتهای مسلمان باید حاکمان سعودی را بشناسند و واقعیت هتّاک و بی‌ایمان و وابسته و مادّی آنان را بدرستی درک کنند؛ باید به‌خاطر جنایاتی که در گستره‌ی جهان اسلام به بار آورده‌اند، گریبان آنها را رها نکنند؛ باید به‌خاطر رفتار ظالمانه‌ی آنان با ضیوف (۱۲) الرّحمان، فکری اساسی برای مدیریّت حرمین شریفین و مسئله‌ی حج بکنند. کوتاهی در این وظیفه، آینده‌ی امّت اسلامی را با مشکلات بزرگ‌تری مواجه خواهد ساخت.

برادران و خواهران مسلمان! امسال جای حجّاج مشتاق و بااخلاص ایرانی در مراسم حج خالی است، ولی آنان با قلبهای خود حاضر و در کنار حاجیان از سراسر جهان و نگران حال آنان هستند، و دعا میکنند که شجره‌ی ملعونه‌ی طواغیت نتوانند گزندی به آنان برسانند. برادران و خواهران ایرانیِ خود را در دعاها و عبادتها و مناجاتهای خود یاد کنید و برای رفع گرفتاری‌ها از جوامع اسلامی و کوتاه شدن دست مستکبران و صهیونیست‌ها و سرسپردگان آنها از امّت اسلامی دعا کنید.

اینجانب یاد شهدای منا و مسجدالحرام در سال گذشته و شهدای مکّه در سال ۶۶ (۱۳) را گرامی میدارم و از خدای عزّوجلّ برای آنان طلب مغفرت و رحمت و علوّ درجات میکنم و با سلام به حضرت بقیّةالله اعظم (روحی له الفداء) دعای مستجاب آن بزرگوار را برای اعتلای امّت اسلامی و نجات مسلمانان از فتنه و شرّ دشمنان طلب مینمایم.

و باللّه التّوفیق و علیه التُّکلان
سیّدعلی خامنه‌ای
آخر ذی‌القعده ۱۴۳۷
۱۲/ شهریور ماه/۹۵

 نظر دهید »

هنگامی که حجرالأسود سخن گفت/ توصیف حضرت زهرا(س) و امام باقر(ع) از حقیقت حج

14 شهریور 1395 توسط زهرا تجري

 در ایام ذی‎الحجه که مصادف با مناسک حج واجب است، به جاست که ابعاد مختلف این مانور عظیم مسلمانان مورد بررسی قرار گیرد و با رویکردهای مختلف آن آشنا شویم.

پیوند بحث امامت و ولایت با مقوله حج تا جایی است که خداوند هر ساله برنامه‎ای جهت یادآوری این امر مهم نظام الهی قرار داده است تا در پرتو آن بتوانیم با اهل عترت(ع) تجدید عهد و میثاق داشته باشیم.

یکی از منظرهای زیبایی که خداوند متعال در ماجرای حج اصرار بر آموختن معارف آن دارد، تمرین در قبال ولایت اهل بیت عصمت و طهارت(ع) است. در واقع می‎توان گفت پیوند بحث امامت و ولایت با مقوله حج تا جایی است که خداوند هر ساله برنامه‎ای جهت یادآوری این امر مهم نظام الهی قرار داده است تا در پرتو آن بتوانیم تجدید عهد و میثاق با اهل عترت(ع) را داشته باشیم.

در روایات داریم حتی درون سنگ حجرالأسودی که در کعبه جای گرفته، عهد و میثاقی است که خداوند در عالم ذر از تمام بشریت نسبت به ولایت امامان معصوم(ع) گرفته است.

در این زمینه در جلد اول کتاب الکافی صفحه 348 روایتی از امام محمد باقر(ع) نسبت به ضعف محمد بن حنفیه در قبال امامت امام سجاد(ع) نقل شده است، به این صورت که به حضرت گفت «ولادت من از علی(ع) است و از نظر سِنّی و قدمت از تو که جوان هستی در امر امامت شایسته‌ترم، پس در موضوع وصایت و امامت با من مخالفت و محاجّه نکن». امام سجاد(ع) او را دعوت به تقوای الهی کرد و زمانی که حنفیه قانع نشد، امام(ع) حجرالاسود را به عنوان حَکم قرار داد.

پس امام علیّ بن الحسین(ع) به حنفیه فرمودند «سنگ را بخوان و او نیز این کار را انجام داد، ولی صدایی از حجرالاسود در نیامد. امام(ع) فرمودند:« ای عمو اگر تو وصیّ و امام بودی حجرالاسود پاسخت را می‌داد. محمد بن حنفيّه به حضرت عرض کرد: تو ای برادرزاده‌ام از خدا درخواست کن و دعا کن.

امام علیّ بن الحسین(ع) از خدا آنچه را می‌خواست، درخواست کرد و سپس خطاب به حجرالاسود فرمود: از تو می‌خواهم به حقّ کسی که در تو میثاق انبیاء و عهد اوصیاء و پیمان همه مردم را قرار داده است، به من از وصیّ و امام بعد از حضرت امام حسین(ع) خبر بدهی. در این زمان حجرالاسود به حرکت درآمد به طوری که نزدیک بود از محلّ خود کنده شود، خداوند او را به زبان عربیِ روشن به نطق آورد و گفت: خداوندا وصایت و امامت بعد از امام حسین(ع) به علی بن الحسین بن ابی‌طالب و فرزند فاطمه دختر رسول الله(ص) می‌رسد. محمّدبن حنفیه با دیدن این صحنه ازسخن خود منصرف شد و ولایت امام سجّاد(ع) را پذیرفت». (کافی، ج 1، ص 348 ) طبق این روایت می‎بینیم که حتی سنگی که با عنوان حجرالأسود در کعبه به کار گرفته شده است، یادآور امامت و ولایت اهل عترت(ع) است.

اما خود بنای کعبه که مسلمانان به دور آن طواف می‎کنند نیز از منظر معارف امامت مورد توجه خداوند قرار دارد. در این رابطه طبرانی در صفحه 62 جلد اول معجم‎الکبیر خود روایتی را به این ترتیب نقل می‎کند: محمود بن بلید می‌گوید: من به فاطمه زهرا(س) عرض کردم چرا حضرت امیرالمؤمنین(ع) از حق خودش دفاع نکرد؟

حضرت فرمودند: مَثل امام، مَثل کعبه است «إذ تؤتی ولا یأتی؛ مردم سراغ کعبه می‌روند نه کعبه سوی مردم». و در روایتی دیگر نقل شده است پیامبر اکرم (ص) به حضرت علی علیه‌السلام فرمود: «یا عَلِیُّ اَنْتَ بِمَنْزِلَة الْکَعْبَةِ تُؤْتی وَلا تَأْتی؛ ای علی! تو به منزله‌ کعبه هستی که به سوی تو می‌آیند و نه این که تو به سویشان بروی». سه برداشت از جمع این دو روایت حاصل می‎شود: اول اینکه خداوند کعبه را نماد امام قرار داده است، بنابراین کعبه از این منظر نیاز است مورد مطالعه قرار گیرد. دوم اینکه باید در قبال اهل‌‏بیت(ع) رفتار مناسب داشت و پروانه‎وار به دور امام طواف کرد. سوم اینکه مرکزیت کعبه، یادآور محوریت و مرکزیت امامت بر عوالم و بشریت است.

بنابراین طبق آنچه بیان شد، همچنان که عبادات در غیر پرتو ولایت ارزشی ندارند، حج نیز به عنوان مهم‎ترین شعائر الهی نیز بدون اتصال به مقام امامت و ولایت عترت(ع) جایگاهی ندارد، زیرا اساس مناسک حج، ارتباط و معرفت نسبت به مقوله امامت و ولایت است. در این زمینه امام باقر(ع) می‌فرمایند: «تَمَامُ الْحَجِّ لِقَاءُ الْإِمَام؛ تمام بودن حجّ، به زیارت امام است‏» (صدوق، محمد، عیون‌اخبار الرضا‌(ع)، ج2، ص262).

در واقع کسانی که کعبه را بدون التزام به ولایت و امامت اهل‎بیت(ع) طواف کنند، سربلند و سرافراز نخواهند شد. این مسأله در ماجرای امام حسین(ع) و خروجشان از مکه به سوی مدینه ـ که در کربلا موجب شهادت ایشان شد ـ به صورت عملی آشکار شد.

به نقل تاریخ زمانی که امام حسین(ع) راه خود را از مسیر حج واجب به سمت مدینه کج کردند، آن کسانی که سنگ کعبه را اصل و امام را فرع دین می‎دانستند، از همراهی با امام بازماندند و حج اکبر را به حج اصغر فروختند. اما افرادی همچون حضرت ابوالفضل و علی اکبر(ع) و سایر خویشان و اصحاب که امام را محور عالم و اصل دین می‎دانستند، با امام حسین(ع) همراه شدند و در این مسیر بذل جان و مال کردند. در واقع در اعتقاد شیعیان، خداوند همه احکام و معارف را قائم به امام و تحت تسلط کامل ایشان قرار داده است.


منبع: تسنیم

 

 نظر دهید »

پویایی شهید بَلباسی در جذب جوانان به مسجد

22 خرداد 1395 توسط زهرا تجري

 

برادر یک شهید مدافع حرم گفت: تمام تلاش‌ برادرم برای خدمت به مردم بود و دوست نداشتند هیچ مستمندی در جامعه وجود داشته باشد.

همسر شهید بلباسی در دیدار حدادی امام جمعه مازندران و اعرابی معاونت بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی مازندران و برخی از مسؤولان بسیج رسانه این استان گفت: شهادت برای همسرم دست‌یافتنی بود. شهید بلباسی نمازشان ترک نمی‌شد، مگر ضرورت یا خواسته مردم در محل کار ایجاب می‌کرد کمی نمازشان به تأخیر بیافتد.

وی یادآور شد: همسرم همیشه تاکید می‌کرد انسان هر اشتباهی هم داشته است از این به بعد شیوه اصلاحی را راهکار خود قرار دهد. محمد در راه جذب جوانان به مسجد بسیار پویا بود در مسجد ولیعصر قائمشهر جوانان به هیجان حضور ایشان صف‌های طولانی‌تری برای نماز در این مسجد می‌بستند.

این همسر شهید گفت: همیشه دست من قرآن بود و بالای سرش می‌گرفتم و ایشان می‌رفتند و خیلی کم در محل زندگی حضور داشتند. شهید محمد بلباسی برنامه‌های زیادی در جهت رشد جوانان و تقویت مسائل دینی داشت.

در بخش دیگر این دیدار برادر شهید بلباسی گفت: محمد برنامه‌های متعددی را در اردوگاه شهید باکری و هفت تپه برای جوانان برگزار کرد و از دغدغه‌های ایشان فعالیت بیشتر اردوگاه راهیان نور بود. تمام تلاششان را برای خدمت به مردم انجام می‌دادند و دوست نداشتند هیچ مستمندی در جامعه وجود داشته باشد.

منبع: ایسنا

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • ...
  • 6
  • ...
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • ...
  • 23
اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

لبیک یامهدی

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • اهل بیت
  • محافظین حریم زینبی
  • علمی
  • حدیث

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس