لبیک یامهدی

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

نظر آیت‌الله بهجت درباره علت نقاب دیدار ما با امام زمان(عج ا...)

27 اردیبهشت 1395 توسط زهرا تجري

 

                                                                                                                                                                                            

آیت‌آلله بهجت نیز بیان فرموده‌اند: اگر بفرمایید چرا به آن حضرت دسترس نداریم، جواب شما این است که چرا به انجام واجبات و ترک محرمات ملتزم نیستند؟ او به همین از ما راضی است؛ زیرا «اورع الناس من تورّع عن المحرمات»؛ پرهیزکارترین مردم کسی است که از کارهای حرام بپرهیزد، ترک واجبات و ارتکاب محرمات، حجاب و نقاب دیدار ما از آن حضرت است

 نظر دهید »

چرا امام زمان(عج) در مقابل این همه ظلم‌ سکوت می‌کنند؟

27 اردیبهشت 1395 توسط زهرا تجري

 

 

مسأله مهدویت و اعتقاد به منجی از موضوعات مطرح در میان همه ملت‌ها و مکتب‌های الهی و مادی است و در اسلام تمام فرقه‌ها و مذاهب اسلامی در انتظار یک مصلح جهانی از دودمان رسول خدا(ص) به سر می‌‌برند و به عنوان یک اعتقاد عمومی امت اسلامی مورد توجه بوده است، هر چند که اهل سنت آن را به عنوان یک مسأله فرعی مسلم پذیرفتند، اما شیعیان با اتصال به معارف الهی نورانی اهل بیت(ع) و ارائه صفات و ویژگی‌ها و فلسفه و اهداف روشن در اعتقاد به مهدویت، چشمه امید به آینده را در دل ستمدیگان و ملت‌های محروم باز کرده است، البته در این رابطه سؤالات و شبهاتی پیرامون مهدویت و مسائل آخرالزمان مطرح می‌شود که در سلسله گزارش‌هایی تلاش شده است به برخی از آن‌ها پاسخ داده شود:

در روایات پیش‌بینی شده است که حضرت(عج) زمانی ظهور می‌کند که ظلم و ستم همه جهان را فرا گرفته باشد، اگر چنین است، پس ما نباید در جهت کاستن ظلم و فشار تلاشی داشته باشیم، زیرا اولاً بیهوده است و ثانیاً سبب تأخیر در ظهور خواهد بود!

اولاً این پیش‌بینی‌ها سبب رفع تکلیف ما در جهت امر به معروف و نهی از منکر و تبلیغ دین و جلوگیری از ظلم و فساد نیست، آیا در عصر غیبت این همه تکالیف از مردم و مسلمانان برداشته شد؟!

ثانیاً در روایات آمده جهان پر از ظلم و یا پر از فساد می‌شود نه پر از انسان‌های فاسد و ظالم، میان این دو فرق است، ممکن است عده قلیلی به همه جهان ظلم کنند و نیز عده قلیلی با ابزارها و تجهیزات پیشرفته زمینه‌های فساد و ناهنجاری را در جهان گسترش دهند. مثلاً‌ امروز آمریکا، اسرائیل و برخی قدرت‌ها به همه جهان زور می‌گویند و ظلم می‌کنندو یا با هزاران کانال ماهواره‌ای مستهجن و سایت‌های مختلف اینترنتی زمینه‌های فساد و بی‌بندوباری را در جهان فراهم می‌کنند و در این شرایط می‌توان گفت که جهان پر از ظلم و فساد شده است.

ثالثاً اگر قرار است جهان پر از ظلم و فاسد شود، پس انتظار فرج چه می‌شود و منتظران چه کسانی خواهند بود یا امام زمان(عج) با کمک و همکاری چه کسانی قیام می‌کند و برای تشکیل دولت حقه جهانی موفق می‌شود، بنابراین اگر مفهوم انتظار به درستی فهمیده شود، بین انتظار و ظلم‌ستیزی و ریشه‌کنی فساد از زمین رابطه تنگاتنگی است و این انتظار ضمن امیدواری و انگیزه بخشی به محرومان و مستضعفان هر گونه سستی و افسردگی، سکون و سکوت را افراد بر می‌دارد و انسان‌ها را در راه تحقق عدالت جهانی به تحرک وا می‌دارد و زمینه را برای حکومت جهانی حضرت(عج) آماده می‌سازد.

چرا امام زمان در برابر این همه فجایع و مفاسد، ناهنجاری‌ها و ظلم‌هایی که می‌‌شود، صدها سال سکوت اختیار کرده و کاری انجام نمی‌دهند؟

اگر مقصود این است که چرا حضرت(عج) ظهور نمی‌کند، باید گفت: هر وقت شرایط ظهور فراهم شود، ظهور خواهد کرد، فراوانی ظلم و ستم و مفاسد، تنها شرط ظهور حضرت(عج) نیست، ظهور حضرت(عج) شرایط دیگری نیز دارد، از جمله آمادگی عمومی و جهانی، اضطرار به وجود رهبری الهی و شرایط دیگری که هنوز حاصل نشده است، البته همان موقع که حضرت(عج) غیبت کردند، ظلم و ستم و مفاسد در جهان وجود داشته است، با اینکه ظلم و بی‌عدالتی حاکم بود، در عین حال غیبت واقع شد،زیرا مردم امام وقت را تنها گذاشتند و به دفاع و حمایت از او برنخاستند و تک تک آن‌ها پس از دوران طولانی زجر و اذیت و اسارت و … به شهادت رسیدند.

پس همان چیزی که فلسفه غیبت در آن موقع بود، همان فلسفه هنوز هم به قوت خود باقی است، اما اگر مقصود این است که با اینکه حضرت در پشت پرده غیبت هستند، چرا جلوی این مفاسد و ناهنجاری‌ها را نمی‌گیرند؟ باید گفت که به خواست و اراده الهی و امتحان مردم، چنین چیزی تا مدتی ممکن نیست، پیامبران و امامان با اینکه ظاهر و حاضر بودند، علیرغم مجاهدت‌های فراوان در عین حال نتوانستند جلوی همه ظلم‌ها وبی‌عدالتی‌ها را بگیرند، اگر مقصود هم این باشد از طریق اعجاز و خرق عادت این کار را انجام دهند که این هم خلاف حکمت خدا است و سنت الهی بر این امر دایر است که کارها با روال طبیعی و با اسباب و عوامل طبیعی به پیش‌ برود.

 نظر دهید »

«انتظار منفی» از منظر سیدالشهدا(علیه السلام)

27 اردیبهشت 1395 توسط زهرا تجري

 

معنای انتظار بر خلاف تصور معروف بین مردم در دین اسلام چیزی بر خلاف سکوت و بی‌حرکت ماندن است بلکه انتظار را باید در حرکت امام حسین(ع) و انقلابی‌گری ایشان تصویر کرد. ایشان می‌فرمایند: «مِنَّا اثْنَا عَشَرَ مَهْدِیّاً أَوَّلُهُمْ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ ع وَ آخِرُهُمُ التَّاسِعُ مِنْ وُلْدِی وَ هُوَ الْقَائِمُ بِالْحَقِّ یُحْیِی اللَّهُ تَعَالَى بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها* وَ یُظْهِرُ بِهِ دِیْنَ الْحَقِّ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُون‏»؛ در بین ما، دوازده نفر مهدى [و هدایت شده الهى‏] وجود دارد اول آنها، أمیرالمؤمنین على بن أبى طالب است و آخرین‏ نفر آنان، نهمین نفر از نسل من است و اوست قائم بالحقّ، خداوند زمین مرده را توسط او زنده مى‏‌کند و دین حق را- على رغم میل مشرکین- بدست او بر سایر ادیان پیروزى و برترى مى‏‌دهد».

کار امام حسین(ع) به عنوان الگویی تمام عیار برای همه ما شیعیان و پیروان ایشان است. تلاش برای احیای دین و جامعه و زنده کردن هر چه بیشتر دین اسلام، آن هدف مقدسی است که حضرت بر آن تأکید می‌کنند. حضرت سیدالشهدا(ع) در رابطه با هدف حرکت منتظرانه خود می‌فرمایند: «وَ أَنِّی لَمْ أَخْرُجْ أَشِراً وَ لَا بَطِراً وَ لَا مُفْسِداً وَ لَا ظَالِماً وَ إِنَّمَا خَرَجْتُ لِطَلَبِ الْإِصْلَاحِ فِی أُمَّةِ جَدِّی (ص)أُرِیدُ أَنْ آمُرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَنْهَى عَنِ الْمُنْکَرِ وَ أَسِیرَ بِسِیرَةِ جَدِّی وَ أَبِی عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ (ع) فَمَنْ قَبِلَنِی بِقَبُولِ الْحَقِّ فَاللَّهُ أَوْلَى بِالْحَقِّ وَ مَنْ رَدَّ عَلَیَّ هَذَا أَصْبِرُ حَتَّى یَقْضِیَ اللَّهُ بَیْنِی وَ بَیْنَ الْقَوْمِ بِالْحَقِّ وَ هُوَ خَیْرُ الْحاکِمِین‏؛ من براى سرکشى و عداوت و فساد کردن و ظلم نمودن از مدینه خارج نشدم. بلکه، یعنى جز این نیست که من به منظور ایجاد اصلاح در میان امت جدم خارج شدم، من در نظر دارم امر بمعروف و نهى از منکر کنم. من می‌خواهم مطابق سیره جدم رسول خدا و پدرم على بن ابى طالب علیهم‌السلام رفتار کنم. کسى که مرا به دلیل اینکه حق می‌گویم قبول کند او به حق سزاوارتر است و کسى که دست رد به سینه من بگذارد من صبر می‌کنم تا خدا که بهترین حکم‏‌کنندگان است بین من و او داورى کند».

طبق روایت مذکور به بررسی موارد آفات انتظار و به عبارت دیگر موارد انتظار منفی می‌پردازیم:

1- سرمستی؛ و هوس‌بازی!

در کتب لغت «أشِراً» به معنای شدت سرخوشی و سرمستی آمده است. یعنی می‌فرماید حرکت و خروج و قیام و انقلابی‌گری من از روی سرمستی و سرخوشی نبوده است. قرآن کریم نیز هدف قرار گرفتن هوس‌بازی و جاه‌طلبی را با صراحت تمام در مورد پیامبران خدا رد کرده و می‌فرماید: «أَ أُلْقِیَ الذِّکْرُ عَلَیْهِ مِنْ بَیْنِنا بَلْ هُوَ کَذَّابٌ أَشِرٌ * سَیَعْلَمُونَ غَداً مَنِ الْکَذَّابُ الْأَشِر [قمر/25-26] آیا از میان ما تنها بر او وحى نازل شده؟! نه، او آدم بسیار دروغگوى هوس‌بازى است! ولى فردا مى‌‏فهمند چه کسى دروغگوى هوس‌باز است!». وقتی امام معصوم هدف خود را مخالف هوس معرفی می‌کند قطعاً وظیفه کسانی که خود را به عنوان منتظر می‌دانند نیز باید دوری از هوس و بریدن از نفس امّاره باشد. پس سرمستی و هواپرستی اولین مورد انتظار منفی است.

2- غرور به خاطر نعمت

«بطر» نیز در لغت به معنای نوعی بی خردی و حیرت است که انسان را به ناسپاسی از نعمت‌ها و استفاده نادرست از آنها سوق می‌دهد. «من منتظرم» یعنی متحیر نیستم! و می‌دانم که از این نعمت‌هایی که الان در اختیارم است چگونه باید استفاده کنم. یعنی اینکه سرمست و شیفته‌ بی‌بصیرت نیستم. «بطر» حالت شدت «مَرَح» را می‌گویند که آن هم به معنای شدت فَرَح و شادی است. البته این تأکید در شدت شادی، شاید به همان معنای سرمستی از روی بی بصیرتی و کم خردی است. قرآن کریم نیز در آیه 58 سوره مبارکه «قصص»به این معنا اشاره کرده می‌فرماید: «وَ کَمْ أَهْلَکْنا مِنْ قَرْیَةٍ بَطِرَتْ مَعیشَتَها»؛ و چه بسیار از شهرها و آبادی‌هایى را که بر اثر فراوانى نعمت، مست و مغرور شده بودند هلاک کردیم! این نمونه از انتظار در واقع منتظر نابودی شدن است!

3- اظهار محبت به همراه فساد

اگر از غفلت به عنوان پایه اساسی دو مورد قبلی غافل شویم کم‌کم به فساد روی می‌آوریم چه بخواهیم و چه نخواهیم! برای اینکه جایگاه این بحث را در مورد انتظار بیابیم توجه شما را به این آیات جلب می‌کنیم: «وَ مِنَ النَّاسِ مَن یُعْجِبُکَ قَوْلُهُ فىِ الْحَیَوةِ الدُّنْیَا وَ یُشْهِدُ اللَّهَ عَلىَ‏ مَا فىِ قَلْبِهِ وَ هُوَ أَلَدُّ الْخِصَامِ * وَ إِذَا تَوَلىَ‏ سَعَى‏ فىِ الْأَرْضِ لِیُفْسِدَ فِیهَا وَ یُهْلِکَ الْحَرْثَ وَ النَّسْلَ وَ اللَّهُ لَا یحُبُّ الْفَسَاد(بقره/204-205)؛ و از مردم، کسانى هستند که گفتار آنان، در زندگى دنیا مایه اعجاب تو مى‏‌شود (در ظاهر، اظهار محبت شدید مى‏‌کنند) و خدا را بر آنچه در دل دارند گواه مى‏‌گیرند. (این در حالى است که) آنان، سرسخت‏‌ترین دشمنانند. (نشانه آن، این است که) هنگامى که روى برمى‏‌گردانند (و از نزد تو خارج مى‏‌شوند)، در راه فساد در زمین، کوشش مى‏‌کنند، و زراعت‌ها و چهارپایان را نابود مى‏‌سازند (با اینکه مى‏‌دانند) خدا فساد را دوست نمى‏‌دارد».

در این آیه شریفه بحث از فساد اقتصادی است که خود زیرمجموعه فساد اخلاقی است. منتظر باید قبل، حین و بعد از ظهور مراقب نفس خود از ارتکاب به هر گونه فسادی از هر نوعش باشد. انتظار منفی انتظاری و اظهار محبتی با زبان است که به دنبال آن خرابکاری و عدم کنترل نفس در پرهیز از فساد است.

4- انتظار ظالمانه

از نظر لغت تعریف ظلم را «وضع الشی‏ء غیر موضعه تعدّیا»؛ یعنی چیزی را از روی دشمنی در غیر جای خود قرار دادن. از آنجا که کارکرد منتظر از دید شیعه کارایی منتظر برای مثمر ثمر بودن در مسیر جامعه جهانی اسلامی است لذا منتظر باید اصول این کار که همان عدالت و قرار دادن هر کاری و چیزی در جای خودش است را به خوبی در وجود خو نهادینه کرده باشد.

این مطلب از قسمتی از دعای ندبه نیز به روشنی فهمیده می‌شود که می‌خوانیم:«أَیْنَ الْمُعَدُّ لِقَطْعِ دَابِرِ الظَّلَمَةِ أَیْنَ الْمُنْتَظَرُ لِإِقَامَةِ الْأَمْتِ وَ الْعِوَجِ»؛ کجاست آن مهیا شده است براى ریشه کن کردن ستمکاران، کجاست آن که برای راست نمودن انحراف و کجى به انتظار اویند». اگر قرار باشد که امام زمان(عج) به وسیله منتظرانشان کژی و انحراف و به عبارت بهتر ظلم را ریشه کن کنند آیا نباید منتظرانشان خود، دور از ظلم و انرحاف و کژی باشند؟!

 نظر دهید »

امام زمان در زمان غیبت چگونه ما را راهنمایی می‌کند؟

27 اردیبهشت 1395 توسط زهرا تجري

 

 راهنمایی امام (ع)در واقع دو گونه است:
۱. هدایت مستقیم که غالباً با حضور امام حاصل می‌گردد؛
۲. هدایت باطنی که در این هدایت، به حضور حضرت و ملاقات مردم با او نیاز نیست و در واقع همان دست‌گیری از راه باطن و هدایت انسان از راه درون است که با غیبت حضرت نیز امکان دارد.
به علاوه برخی از انواع هدایت که امام مهدی علیه‌السلام در حق شیعیان انجام می‌دهد، مانند هدایت گم‌شدگان و شفای بیماران، در واقع متوقف بر حضور و ملاقات‌های مقطعی است، هم‌چنین شیعه باور دارد که اعمالش به دست امام می‌رسد و امام، آنها را می‌بیند. این امر باعث توفیق بیشتر در خودسازی است.

 

 نظر دهید »

آیا حضرت مهدی(ع) از ابزار جنگی استفاده می کند؟

27 اردیبهشت 1395 توسط زهرا تجري


 

در روایات کمتر سخن روشنی در این باره به چشم می خورد و تنها سلاح مورد اشاره در کلام معصومان(ع) «سیف» (شمشیر) است.[32]

1. عده ای بر این باورند که استعمال کلمه «شمشیر» در معنای حقیقی و ابزار برنده جنگی خاصّ است. البته این گروه درباره غالب شدن حضرت با این سلاح بر دشمنان، توجیهات متفاوتی دارند که مهمترین آنها عبارتند از:

الف) بعضی می گویند: اگر چه حضرت با شمشیر قیام می کند، ولی خداوند در آن شمشیر قدرت و اعجازی قرار داده که تمامی سلاح های موجود را مقهور نیروی خود می سازد.[33]

ب) دسته دیگر می گویند: خداوند در عصر ظهور تمامی تسلیحات پیشرفته را از کار انداخته، مردم به ناگزیر در جنگ از همان سلاح های ابتدایی (شمشیر و مانند آن) استفاده می کنند و بنابراین حضرت مهدی(ع) با همان شمشیر می جنگد.

ج) به رغم آنکه تمامی تسلیحات در اختیار حضرت قرار می گیرد، ولی از آنجایی که استفاده از آنها به ناگزیر ظالمانه نیز خواهد بود، حضرت تنها از سلاح شمشیر بهره خواهد برد؛ زیرا یکی از خصوصیات مهم و اساسی قیام و حکومت حضرت «عدالت» و «دادگری» است و در بسیاری از روایات از ایشان به عنوان مظهر و تجلی کامل عدالت یاد شده است، و یکی از اهداف ادیان الهی و به خصوص اسلام و مذهب شیعه، حاکمیت بخشیدن به صلح و آرامش در جامعه جهانی است تا در سایه آن، همه افراد بشر به کمال انسانی خویش دست یابند.

د) برخی دیگر گفته اند: به سبب جنگ های خونین فراوانی که در آستانه ظهور به وقوع می پیوندد، تمامی سلاح های پیشرفته از بین خواهد رفت و از آن پس، در جنگ تنها از ابزارهای ساده استفاده می شود.[34]

یکی از دلیل های این جمع، این است که روایات فراوانی می گوید: «شمشیر آن حضرت همان شمشیر پیامبر است» و وقتی چنین شد، نمادین بودن آن مشکل خواهد بود.[35]

البته هر کدام از اینها به دسته ای از روایات استشهاد می کنند و عمدتاً دلیل این گروه این است که علّت استفاده از سلاح های ساده همچون شمشیر بر خلاف بهره گیری از سلاح های پیشرفته عادلانه بودن مبارزه با آن است.

2. دسته ای دیگر بر این اعتقادند که: شمشیر در این روایات، کنایه از قدرت و نیروی نظامی است. این گروه شواهد متعددی بر این ادعا ذکر می کنند؛ همان گونه که کلمه «قلم» کنایه از علم و فرهنگ است. ولی آنچه ایشان را به این قول وادار کرده، پیشرفت روز افزون تجهیزات نظامی و فنّاوری دفاعی است. از آنجا که صاحبان این قول نتوانسته اند بین شمشیر و سلاح های فوق پیشرفته نسبتی بر قرار کنند، به چنین توجیهی دست زده اند.

آنان شمشیر را نماد قدرت و جهاد مسلحانه دانسته، می گویند: هر ابزاری که قدرت حضرت را به نمایش بگذارد، می تواند مورد استفاده قرار گیرد.[36]

3. با توجه به تکامل خارق العاده علم در آن زمان، ممکن است سلاح هایی فراهم آید که هرگز در تصور انسان های امروز قابل درک نباشد، بنابراین، آن به اهلش و اگذاشته شده است.

ضمن اینکه قیام آن حضرت، قیامی است متکی بر قدرت الهی، و آن قدرتی است فوق حدّ تصور که فرشتگان الهی هم همه به یاری وی می پردازند. البته در برخی کتب آمده: زمان قیام، سلاح های پیشرفته از کار می افتد. آنچه متیقن است، اینکه قدرت الهی در قیام امام زمان(ع) متجلی می شود.

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 7
  • 8
  • 9
  • ...
  • 10
  • ...
  • 11
  • 12
  • 13
  • ...
  • 14
  • ...
  • 15
  • 16
  • 17
  • ...
  • 23
اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

لبیک یامهدی

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • اهل بیت
  • محافظین حریم زینبی
  • علمی
  • حدیث

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس